آمریکا و انگلیس بعد از سرنگون کردن دولت محمد مصدق و چنبره مجدد بر چاههای نفت و گاز کشورمان برای کاستن از نفوذ و جلوگیری از توسعهطلبی روسیه در منطقه غرب آسیا، پیمان سنتو را در راستای پیمانهای سیتو و ناتو طراحی و اجرا کردند تا حلقه آخر پیمانهای بینالمللی و منطقهای خود را از شرق آسیا تا اروپا تکمیل کنند و تضمینهای امنیتی، نظامی، سیاسی و اقتصادی خود و همپیمانان غربیشان را کامل کنند.
امروز پنجم فروردین ماه چهل و پنجمین سالگرد خروج ایران از پیمان سنتو در سال ۱۳۵۸ است.
اهمیت ژئوپلتیک کشورمان ایران از یک سو و اشتهای سیریناپذیر سیاستمداران آمریکایی و همپیمانان اروپاییش از دیگر سو طراحان انگلیسی و آمریکایی را در ابتدا به این فکر انداخت تا برخی کشورهای عربی از جمله مصر را متحد خود کنند.
پیمان بغداد که نشات گرفته از تراوشات فکری جان فاستر دالس وزیر امور خارجه رییسجمهور آیزنهاور و آنتونی ایدن وزیر امور خارجه انگلیس بود در ابتدا قرار بود شامل تعدادی از کشورهای عربی از جمله مصر شود که با مخافلت مصریها روبرو شد. مصریها بیش از آن که به فکر دفاع در برابر تهدیدات شوروی باشند به آزادی خود از استعمار انگلیس میاندیشیدند.
بعد از آن سیاستمداران انگلیسی به فکر کشورهای جایگزین و پیوند دادن ناتو به سیتو افتادند. به این ترتیب کشورهای پاکستان، ایران، ترکیه و عراق را در قالب پیمانی جدید به نام پیمان «بغداد» گرد هم آوردند.
آنان در این فکر بودند که با یک حربه سیاسی و با یک تیر، دو نشان بزند. هم از نفوذ شوروی و تفکرات سوسیالیستی حزب توده در ایران و سایر کشورهای جهان سوم کم کنند و هم منابع عظیم نفت و گاز ایران و منابع خدادادی سایر کشورهای عضو این پیمان را به طور کامل و برای همیشه در اختیار خود نگهدارند.
با این دستورکار، استراتژیتهای غربی دست به کار شدند تا رد پای روسیه از ایران که از سال ۱۲۸۵ و از پیمان محرمانه سنپترزبورگ در سال ۱۹۰۷ کشور نیمه مستعمره روسیه و انگلیس بود را به هر طریق ممکن از بین ببرند و در شمار متحدان خود درآورند، اما برای این کار نیازمند یک مقدمه بودند و امضای پیمان نظامی بین نخستوزیران وقت ترکیه و عراق در پنجم اسفند ۱۳۳۳ در بغداد، بستر را به وجود آورد. ۴۰ روز بعد هم انگلستان به این پیمان پیوست. پاکستان نیز که خواستار کمکهای فنی انگلیس برای ساخت راکتور اتمی برای ایجاد توازن با هند از یک سو و گرفتن کمکهای نظامی از آمریکا برای مهار چالشهایش با پشتونهای افغانستان بود در ۳۰ شهریور ۱۳۳۴ به این پیمان پیوست.
اما برای تکمیل خط امنیتی و نظامی غرب در غرب آسیا و برقراری حلقه ارتباطی بین کشورهای شرق و غرب آسیا و پیوند این خط استراتژیک با اتحادیه اروپا نیازمند عضویت ایران بودند. انگلیسیها و آمریکاییها که سه سال بعد از سرنگون کردن دولت دکتر محمد مصدق چاههای نفت و گاز ایران را در چنبره خود درآورده بودند در ۱۲ آبان ۱۳۳۴ پیمان بغداد را به امضای حسین علا نخستوزیر وقت پهلوی که مدتی قبل از سفر به بغداد توسط مظفرعلی ذوالقدر از اعضای جمعیت فداییان اسلام مورد سوء قصد قرار گرفت، اما جان به در برد و مجروح شد، رساندند.
آمریکاییها هم به بهانه پرهیز از رویارویی مستقیم با اتحاد جماهیر شوروی به این پیمان نپیوست، اما به عنوان ناظر و هماهنگ کننده بین اعضا در جلسات سنتو شرکت کردند.
ترور نافرجام علاء توسط ذوالقدر به خوبی گویای مخالفت قاطبه جامعه ایران آن روزگار به خصوص مردم متدین و روحانیون مبارز از جمله حجتالاسلام سید مجتبی میرلوحی معروف به سید مجتبی نوابصفوی با پیمان سنتو داشت. با این حال رفتار دو پهلوی دربار و دیوان پهلَوی و در پیش گرفتن سیاست یک بام و دو هوا در اعلام نیت اصلی محمدرضا شاه برای پیوستن به پیمان آمریکایی – انگلیسی سنتو حکایت از رفتار محافظهکارانه و پشتپرده مقامات وقت ایران و آمریکا داشت.
محمدرضا شاه در اندیشه ژاندارمی منطقه خلیجفارس و از میدان به در کردن مدعیان همسایه به خصوص عربستان و مهار همزمان انقلابیون داخلی و سردمداران حزب توده و مارکسیستهای شوروی در ایران بود. همین مسئله باعث شد دم خروس در فرودگاه بیروت بیرون بزند و نخستوزیر وقت ایران در فروردین ۱۳۳۴ به صورت سربسته تایید کند که دولتش الحاق ایران به پیمان بغداد را در دست مطالعه و اتخاذ تصمیم دارد و البته در همان زمان جزییات پیمان بغداد بین سناتورهای مجلس شورای ملی و مجلس سنا به صورت محرمانه به شور و بحث گذاشته شده بود.
در همان اثنا حسین علاء با حضور در یکی از جلسات مجلس شورای ملی در پاسخ به سوال یکی از سناتورهای مجلس گفت: «الحاق ایران به پیمان دفاعی از هر نظر یک امر حیاتی است، چون بعد از اینکه همسایگان همکیش ایران متفقا در این پیمان شرکت نمودهاند، وضع ایران در صورت کنارهگیری از این سیاست به کلی فوقالعاده غامض و پیچیده میگردید و به اصطلاح سیاسی در صورت کنارهگیری ایران از روش همسایگان خود، این کشور خلاء سیاسی یعنی جزیره محصوری میشد که از هر طرف راه برایش مسدود میشد.»
علاء در نهایت در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۳۴ ماده واحده لایحه الحاق ایران به پیمان بغداد را به دستور شاه به مجلس سنا فرستاد. کمیسیون مجلس سنا، ماده واحده پیشنهادی دولت را در ۲۳ مهر تصویب کرد. سه روز بعد، در ۲۶ مهر، نمایندگان مجلس سنا با ۳۹ رأی موافق در برابر ۴ رأی مخالف، الحاق ایران به پیمان بغداد را تصویب کردند و چهار روز بعد در ۳۰ مهر ۱۳۳۴ مصوبه مجلس سنا به اتفاق آراء و بدون هیچ مخالفی در مجلس شورای ملی به تصویب رسید و صورت قانونی گرفت.
مصوبه مجلس سنا و مجلس شورای ملی در روز سوم آبان ۱۳۳۴ به امضای شاه رسید و در روز ششم آبان برای اجرا به دولت ابلاغ شد و اسناد الحاق ایران به پیمان ۱۰ آبان به ستاد آن که در بغداد مستقر بود، فرستاده شد.
نخستین شورای وزیران کشورهای عضو پیمان در آستانه تشکیل بود و حسین علا آماده رفتن به بغداد بود، اما او قبل از سفر به عراق در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۳۴ به دلیل درگذشت یکی از نمایندگان مجلس برای تسلی خاطر به بازماندگان به مسجد سلطانی تهران رفت، اما در شبستان مسجد هدف ترور انقلابی مظفرعلی ذوالقدر از اعضای فداییان اسلام قرا گرفت، اما با خوششانسی گلوله اول به وی برخورد نکرد و گلوله دوم هم در لوله هفتتیر گیر کرد. ضارب که ترور را نافرجام دید با هفتتیر به نخستوزیر حمله کرد و به سر و صورت او ضربه زد، اما به سرعت در تور محافظان علا گرفتار شد. حسین علا چند روز بعد از این سوء قصد با سر باندپیچی راهی بغداد شد.
چند روز بعد فرمانداری نظامی تهران طی اطلاعیهای رسمی اعلام کرد: «این سوء قصد – ترور نافرجام علاء – به دستور نواب صفوی رهبر فداییان اسلام بوده است.»
به دنبال این اعلام موج دستگیری اعضا و رهبر جمعیت فداییان اسلام آغاز شد که در نهایت سید مجتبی نواب صفوی، سید محمد واحدی، خلیل طهماسبی ضارب سپهبد رزمآرا و مظفرعلی ذوالقدر ضارب علاء در دادگاه نظامی پادگان لشگر دو زرهی ارتش محکوم به اعدام شدند و حکمشان در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۳۴ اجرا شد و هر چهار نفر به شهادت رسیدند. علاوه بر آنان سید عبدالحسین واحدی نیز در جریان رسیدگی به پروندهاش توسط تیمور بختیار در دفتر فرماندار نظامی تهران هدف گلوله کلت کمری بختیار قرار گرفت و به شهادت رسید.
جزییات پیمان
پیمان بغداد مشتمل بر یک مقدمه، دو نامه تفسیری و ۸ ماده بود و به ۳ زبان عربی، ترکی استانبولی و انگلیسی نوشته شد.
این پیمان مواردی شامل همکاری کشورهای عضو در امور دفاعی و امنیتی، پیشبینی تشکیل هیاتهای اجرایی مفاد پیمان، تعهد در عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، تعهد درخصوص سازگاری مواد پیمان با میثاقها و قراردادهای بینالمللی، اجازه امکان پیوستن کشورهای دیگر به پیمان، پیشبینی تشکیل شورای دائمی پیمان با حضور وزرای کشورهای عضو، پیشبینی مدت ۵ سال برای پیمان با امکان تمدید آن و نحوه امضای پیمان بود.
موارد این پیمان شامل:
ماده ۱ – با در نظر گرفتن مفاد ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، کشورهای امضا کننده این پیمان در امور دفاعی و امنیت خود با یکدیگر همکاری خواهند کرد. اقداماتی که دو کشور مزبور برای انجام این همکاری به عمل خواهند آورد ممکن است موجب عقد پیمانهای مخصوصی بین آنها گردد.
ماده ۲ – برای آنکه همکاری بین دو کشور، که در ماده ۱ قید شده، صورت حقیقت به خود گیرد و انجام آن عملی گردد، هیاتهای صلاحیتدار دو کشور – ترکیه و عراق – امضا کننده به مجردی که پیمان حاضر وارد مرحله اجرا گردد، اقداماتی را که میبایستی انجام پذیرد تعیین خواهند کرد. این اقدامات هنگامی که به تصویب دول کشورهای امضا کننده برسد قابل اجرا خواهند بود.
ماده ۳ – کشورهای امضا کننده تعهد میکنند که از هر گونه مداخله در امور داخلی یکدیگر اجتناب نمایند. کشورهای مزبور مسائل فیمابین را طبق منشور ملل متحد از طریقی صلحآمیز بین خود حل و فصل خواهند کرد.
ماده ۴ – کشورهای امضا کننده اعلام میکنند که پیمان موجود با سایر تعهدات بینالمللی، که هر یک از آنها با کشور ثالثی دارند، تناقض ندارد. این پیمان به هیچ وجه از تعهدات بینالمللی کشورها نکاسته و نخواهد کاست. کشورهای امضا کننده متعهد میشوند که به هیچ قرارداد بینالمللی که با پیمان موجود سازگار نباشد وارد نشوند.
ماده ۵ – این پیمان برای قبول عضویت کشورهای عضو جامعه عرب، و یا هر کشور دیگری که جدا در امر صلح و امنیت این منطقه علاقهمند باشد و از طرف هر دو کشور امضا کننده به رسمیت شناخته شود، آماده است. عضویت کشورها در پیمان از تاریخی که پذیرش آنها در وزارت خارجه عراق ثبت شود رسمیت خواهد داشت.
هر کشوری که وارد پیمان موجود شود میتواند بر طبق ماده ۱، قراردادهای مخصوصی با یک یا چند کشور عضو پیمان موجود منعقد سازد. هیاتهای صلاحیتدار هر یک از کشورهایی که به پیمان ملحق میشوند تصمیمات لازمه را طبق ماده ۲ اتخاذ خواهند کرد. این تصمیمات به مجردی که مورد تصویب دولتهای مربوطه قرار گیرد قابل اجرا خواهند بود.
ماده ۶ – موقعی که اقلا چهار کشور عضویت پیمان را بپذیرند، یک شورای دایمی با عضویت وزرای کشورها در حدود مقاصد پیمان تشکیل خواهد یافت.
ماده ۷ – این پیمان برای مدت پنج سال قابل اجراست و میتوان آن را برای دورههای پنج ساله دیگر تمدید نمود. هر یک از کشورهای امضا کننده میتواند با تسلیم اطلاع کتبی شش ماه قبل از انقضای هر یک از دو دوره مذکور در بالا کنارهگیری خود را از پیمان اعلام دارد. در این صورت پیمان برای سایر امضا کنندگان معتبر خواهد ماند.
ماده ۸ – این پیمان باید به امضای دو کشور عراق و ترکیه برسد و مراسم امضای آن هر چه زودتر در آنکارا انجام گیرد. پیمان مزبور بلافاصله پس از امضای دو طرف قابل اجرا خواهد بود.
حسین علا در مجلس سنا و تصویب لایحه الحاق ایران به سنتو
سرانجام پیمان
هنوز چند ماهی از مهلت پیمان بغداد باقی مانده بود که اوضاع سیاسی در عراق با کودتای نظامیان تغییر کرد. گروهی از نظامیان عراقی به فرماندهی عبدالکریم قاسم در روزهای ۲۲ و ۲۳ تیر ۱۳۳۷ نظام سلطنت در عراق را سرنگون کردند و به جای سیاست متمایل به غرب، نظام جمهوری را جایگزین کردند.
به این ترتیب عراق در فروردین ۱۳۳۸ به صورت رسمی از پیمان خارج شد. به دنبال این اتفاق، مقر پیمان در مرداد ۱۳۳۸از بغداد به آنکارا منتقل شد و نام پیمان به سنتو (سازمان پیمان مرکزی) تغییر یافت.
آثار اجتماعی
پیمان بغداد طی با گذشت بیش از چهار سال از اجرا تاثیر بسیار بدی بر زندگی سیاسی کشورهای عربی گذاشت و موجب تعمیق اختلافات و کشیده شدن دامنه جنگ سرد به خاورمیانه و به درون همه کشورهای عربی شد. به طور مثال مصر و سوریه به شدت با عراق به مخالفت برخاستند و سیاست خارجی خود را به کشورهای متمایل به شوری و همپیمان با آن نزدیکتر کردند.
جمال عبد الناصر، رهبر مصر، در سخنرانیها، مصاحبههای مطبوعاتی، و گفتگو با سران سیاسی کشورها، از انتقاد صریح به پیمان، خودداری نکرد
افغانستان، همسایه ایران و پاکستان با پیمان بغداد مخالف بود، زیرا از یک سو با پاکستان اختلاف مرزی داشت و از سوی دیگر با شوروی موافقتنامه همکاری امضا کرده بود و از آن کشور کمکهای تسلیحاتی میگرفت.
هند، یکی از کشورهای بزرگ غیر متعهد و مخالف پاکستان نیز با پیمان بغداد مخالف بود. جواهر لعل نهرو نخستوزیر وقت هند در جریان نطقی در مجلس نمایندگان هند، پیمان بغداد را موجب ضررهای غیر قابل جبران و عامل تیرگی و تشنج مناسبات خارجی دانست.
از سوی دیگر حضور انگلستان و آمریکا در بین ملتهای مسلمان بیشتر شده بود و قدرت اسرائیل و واکنش کشورهای عرب نسبت به آن افزایش شدیدی گرفت. در چنین شرایطی احزاب و گروههای اسلامی جز خشونتآمیز علیه خود منطقی نمیدیدند. همه این اتفاقات موجب تشدید تنشها و نا آرامیها در این کشور شد.
در بحبوحه پیوستن ایران به پیمان بغداد سه یادداشت اعتراضآمیز توسط دولت وقت روسیه به مقامات ایرانی تسلیم شد. مقامات روس همچنین در واکنش به اقدام ایران برنامه مسافرت موسیقیدانان روس به ایران را لغو کردند و از تحویل گرفتن برنج صادراتی ایران که بر اساس قرارداد رسمی تجارتی در سال ۱۳۳۴ منعقده شده بود، خودداری کردند.
خروشچف، دبیر کل حزب کمونیست و نخستوزیر شوروی، به صراحت گفت: «پیمان بغداد را علیه اتحاد شوروی میداند، اما صبر میکند و حوصله به خرج میدهد تا خودش مانند حباب صابون بترکد.»
پیمان سنتو بعد از خروج عراق در فروردین سال ۱۳۳۸ با حضور چهار کشور پاکستان، ایران، ترکیه و انگلستان به کارش ادامه داد، اما در پی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و به دنبال تجدید نظر مقامات وقت کشورمان در قراردادها و پیمانهای منطقهای و بیناللمللی در پنجمین روز نوروز سال ۱۳۵۸ لغو شد.
یک ماه بعد از خروج ایران از این پیمان، پاکستان نیز از پیمان سنتو خارج شد و این پیمان بعد از ۲۴ سال عملا کان لم کن شد.
منبع: ایسنا