طی هفتهها و ماههای اخیر اخبار مختلف و متعددی از تعطیلی مساجد و مراکز اسلامی در کشورهای اروپایی منتشر شد؛ در همه موارد نیز دلایل چنین اقدامهایی ادعاها و اتهامهای واهی و تاییدنشدهای بودند که در سالهای اخیر به دستاویز کشورهای اروپایی برای فشار بر مراکز اسلامی، مساجد و مسلمانان در این کشورها تبدیل شدند.
اقدام کشورهای اروپایی برای تعطیلی و بستن مراکز یادشده در حالی صورت میگیرد که این کشورها از مدعیان جوامع متکثر و متنوع مذهبی و نژادی هستند و این موضوع را نقطهقوت خود معرفی میکنند.
تعطیل کردن مراکز اسلامی در آلمان و اتریش از جدیدترین موارد هستند که توضیح لازم درباره آنها داده نشده است؛ با وجود این میتوان دلایل چنین اقدامهایی را پشت واقعیتهای جاری در کشورهای قاره اروپا تشریح کرد.
اقدام کشورهای آلمان و اتریش برای تعطیلی مراکز اسلامی و مساجد در این کشورها، با انتقاد و واکنش جوامع اسلامی در کشورهای یادشده روبرو شد؛ آنها این اقدامها را تهدیدی اساسی برای جوامع اسلامی و امنیت مسلمانان خواندند.
چرایی یورش به مراکز اسلامی در کشورهای اروپایی
قدرت گرفتن جریانهای راست افراطی در کشورهای اروپایی با ایدهها و تفکرات ضدمهاجرتی اصلیترین دلیل این روند هستند؛ با وجود این، اسلامهراسی و اسلامستیزی نهادینه در تاروپود ساختار سیاسی برخی کشورهای اروپایی با تشدید جنگ غزه نمود آشکارتر و فرصت بهتری برای بروز یافته است.
افزایش جمعیت مسلمانان در کشورهای اروپایی، پایتختهای قاره اروپا از جمله برلین و آمستردام را به فکر تشدید اقدامهای اسلامستیزانه و اسلامهراسانه انداخته است.
تهدید برای امنیت ملی، تبدیل شدن به کانون رویکردهای افراطگرایانه، ترویج ایدههای ضدنظم قانون اساسی، … از جمله ادعاها و اتهامهایی هستند که آلمان و اتریش از آنها برای توجیه جدیدترین دور یورش به مراکز اسلامی در خاک خود استفاده کردند.
تشدید اقدامهای ضداسلامی و ضدمسلمانان در کشورهای اروپایی در سالی که این کشورها با برگزاری انتخابات مواجه هستند، نشاندهنده فضای سیاسی افراطگرایانهای است که در این کشورها شکل گرفته و نه فقط بر انتخابات تاثیر گذاشته بلکه از برگزاری این رویداد نیز تاثیر پذیرفته است.
کشورهای اروپایی بهویژه متحدان رژیم صهیونیستی و شرکای این رژیم در نسلکشی در غزه از طریق تندکردن آتش اقدامهای اسلامستیزانه و اسلامهراسانه خود تلاش دارند اعتراضهای گسترده به سیاستهای خود در قبال جنگ غزه را به حاشیه ببرند و به نوعی افکار عمومی را به سمتوسوی مورد علاقه و تامینکننده منافع خود سوق دهند.
از این رو میتوان، اقدامهای ضداسلامی و ضدمسلمانان در کشورهایی مانند آلمان و اتریش را در چارچوب سیاستهای آنها در حمایت از رژیم صهیونیستی دید که تاکنون موانع جدی را در مسیر برقراری آتشبس و مذاکرات پایان جنگ غزه رقم زدند.
گذشته از دلایل ادعایی آلمان و اتریش برای بهاصطلاح مبارزه با افراطگرایی اسلامی که در قالب اقدامهای غیرقانونی علیه مراکز اسلامی پیش میرود، دلایل اصلی چنین اقدامهایی را میتوان در سیاستهای ضدمهاجرتی که خود را در شکل اخراج پناهجویان نشان داد، تلاش برای جلب توجه رایدهندگان راستگرا و تشدید سیاستهای ضداسلامی به دلیل بالا گرفتن اعتراضهای حمایت از فلسطین دید.
در حال حاضر، کشورهای اروپایی با موجهای سهمگین راستگرایی افراطی مواجه شدهاند که از سالها پیش مصمم به اسلامستیزی و اسلامهراسی بودهاند؛ شکست آنها در به تعطیلی کشاندن دائمی مراکز اسلامی در این کشورها با بهانههای واهی اکنون در بستر سیاسی ضداسلامی، ضدمسلمان و ضدمهاجر فرصت رشد و نمو دوباره یافته است.
تشدید شرایط نامناسب زندگی مسلمانان در کشورهای اروپایی
بررسیها و نظرسنجیهای متعدد نشان میدهند که حمایت دولتهای اروپایی از افزایش سویههای ضداسلامی، ضدمسلمان و ضدمهاجرتی سبب افزایش حملهها و موضعگیریهای نفرتمحور علیه مسلمانان شده و امنیت آنها را به شکل قابل توجهی تحت تاثیر قرار داده است.
براساس گزارش جدید کمیسیون اروپا علیه نژادپرستی و عدم تحمل (ECRI) بهعنوان نهاد نظارتی شورای اروپا، تعداد موارد گزارششده اسلامهراسی در چندین کشور اروپایی افزایش یافته است؛ این یافتهها پیش از روز جهانی بزرگداشت قربانیان خشونت مبتنی بر مذهب یا اعتقاد در ۲۲ آگوست (اول شهریور) منتشر شد.
افزایش چند برابری حوادث نفرتمحور علیه مسلمانان پس از آغاز جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه در اکتبر ۲۰۲۳ (مهر ۱۴۰۲) نگرانکننده است.
بررسیهای متعددی نیز نشان میدهند که احساسات ضدمسلمانان در کشورهای اروپایی در حال افزایش است؛ بهعنوان مثال، به گفته ژرالد دارمانین، وزیر کشور فرانسه در ماه فوریه (بهمن سال گذشته)، در سال ۲۰۲۳، در این کشور که محل زندگی حدود ۶ میلیون مسلمان است، بیش از ۲۴۰ مورد حادثه ضد مسلمانان به ثبت رسیده است که تقریبا ۳۰ درصد نسبت به سال ۲۰۲۲ افزایش داشته است.
ازسوی دیگر مسلمانان در سراسر اروپا در حال حاضر به دلیل وقایعی که مدرکی دال بر مداخله آنها وجود ندارد، مقصر شناخته شده و مجازات میشوند.
یک مقام ارشد ضدتبعیض در آلمان بهتازگی اعلام کرد که تبعیض علیه مسلمانان در این کشور در مسیر افزایش قرار دارد و تعداد شکایتهای مربوط به این امر نشاندهنده رشد نژادپرستی افراطی علیه مسلمانان است.
وضعیت اسلامهراسی و جنایتهای نفرتمحور ضدمسلمانان در آلمان
براساس گزارش مرکز اتحاد علیه اسلامهراسی و نفرت ضدمسلمانان (CLAIM)، دستکم هزار و ۹۲۶ حادثه ضدمسلمانان در سال ۲۰۲۳ در آلمان رخ داده است؛ صدها توهین لفظی و تهدید علیه مسلمانان و همچنین ۱۷۸ حمله فیزیکی، چهار اقدام به قتل، پنج آتشسوزی و ۹۳ مورد خرابکاری و خسارت مالی.
براساس گزارش رسانههای آلمانی، در سال ۲۰۲۳، تقریبا هزار و ۴۶۴ مورد جنایت در سراسر این کشور بهعنوان اسلامهراسی دستهبندی شدند؛ تعداد جنایتهای مشابه در سال گذشته ۶۱۰ مورد بود.
در عین حال، پلیس آلمان در سال جاری، ۱۳۷ جنایت اسلامهراسانه را در سهماهه اول گزارش کرده است؛ افزایش چشمگیر جنایت ضدمسلمانان که بنا بر گزارشها به جنگ علیه غزه و احیای احزاب راست افراطی در انتخابات منطقهای مربوط است، بسیار نگرانکننده شده است.
اقدامات دولت اتریش علیه مسلمانان
دولت و پلیس اتریش در سالهای اخیر با انجام اقدامهای ضداسلامی و ضدمسلمانان تلاش کردند تا مسلمانان را بهعنوان مخالفان دولت این کشور معرفی کنند.
اتهامزنی و یورش به مراکز اسلامی از مهمترین اقدامهایی بود که در برنامهریزی رسمی دولت اتریش برای مقابله با مسلمانان و اسلام وجود داشت؛ این اقدامها در مجموع اسلامهراسی را به جریان اصلی در اتریش تبدیل و اجرای سیاستهای ضداسلامی را توجیه کرد.
مساجد بسته شد، حجاب در برخی از موسسههای آموزشی ممنوع شد، نظارت بر انجمنهای مسلمانان ازسوی سرویس اطلاعاتی افزایش یافت، جرمانگاری انجمنهای اسلامی از سوی مقامهای دولتی تشدید شد، سازمانها و نهادهای منتقد اسلام تشویق و تامین بودجه شدند، …
تشدید این رویکرد انتقاد نهادهای حقوق بشری اروپایی را درپی داشت؛ در ادامه نیز افشاگریها نشان دادند که رویکردهای ضدمسلمانان بخشی از یک استراتژی گستردهتر برای ایجاد وجهه سیاسی برای سیاستمداران در قدرت این کشور بود.
عادیسازی اسلامهراسی در کشورهای اروپایی
یکی از روندهای مشابه در کشورهای اروپایی در چند سال اخیر، عادیسازی اسلامهراسی و اسلامستیزی بوده است؛ تعصب و نفرت ضدمسلمانان بهویژه در بسیاری از رسانههای غربی بدون چالش باقی مانده است و بیشتر سیاستمدارانی را که چنین دیدگاههایی را بیان میکنند یا به آنها میپردازند، تریبون میگیرند.
نقطه اوج نتیجه روند یادشده خشونتهای سراسری بود که در تابستان ۲۰۲۴ انگلیس را فرا گرفت و زنگ هشدار را برای دیگر کشورهای اروپایی که در این مسیر حرکت میکنند، به صدا درآورد.
با وجود گذشت هفتهها پس از خشونتی که در بسیاری از موارد بهطور واضح و مشخص مسلمانان را در انگلیس هدف قرار داد، هنوز شماری از سران سیاسی اروپایی اکراه دارند که حملههای یادشده را اسلامهراسی بنامند.
این سکوت نهفقط به بروز خلاء منجر میشود، بلکه با طعمه کردن مهاجران و مسلمانان، نظام سیاسی این کشور را با شکافهایی مواجه خواهد کرد که در نهایت با تقویت راستگرایی افراطی تبدیل به تهدیدی برای امنیت ملی این کشور میشود.
یورشهای بیصدا به جوامع اسلامی در کشورهای اروپایی
استانداردهای دوگانه مهمترین حمله دولتی و سازمانیافتهای هستند که مسلمانان را در کشورهای اروپایی هدف قرار میدهند.
مشروعیتزدایی از جوامع و مراکز اسلامی و بهعقب راندن مسلمانان از صحنههای مختلف زندگی در کشورهای اروپایی نیز از دیگر نمودهای این یورشها هستند؛ مسلمانان در کشورهای اروپایی اغلب در معرض استانداردهای دوگانه قرار میگیرند که ناشی از سوءظن اساسی در مورد انگیزههای آنها در زندگی عمومی است.
در حالی که اسلامهراسی و نژادپرستی باید در هر سطحی به چالش کشیده شود؛ مقامهای سیاسی در کشورهای اروپایی برای به نام خود زدن این رویکردهای مسموم رقابت میکنند و به در اختیار داشتن این شهرت افتخار میکنند.
بیتوجهی اروپا به درس ناآرامیهای خشونتبار در انگلیس
جای تعجب است که کشورهای اروپایی بهویژه آلمان و اتریش بدون توجه به پیامد تشدید رویکرد ضداسلامی خود در این مسیر حرکت میکنند؛ مهمترین پیامد تداوم این روند، دست بالا یافتن جریانهای راست افراطی است که تهدیدی جدی علیه امنیت ملی این کشورها محسوب میشوند.
نمونه این روند در تابستان ۲۰۲۴ در ناآرامیهای خشونتبار در انگلیس مشاهده شد؛ جایی که افراطگرایان دست راستی با سوءاستفاده از یک حادثه، این کشور را با ناآرامی سراسری یک ماههای مواجه کردند که هزینه قابل ملاحظهای را به لندن تحمیل کرد.
در حالی که ناآرامیهای خشونتبار در انگلیس درس مهمی برای اتحادیه اروپا داشت، بروکسل همچنان به آن بیتوجه است؛ ناآرامیهای یادشده به اتحادیه اروپا تاکید کرد که برای جلوگیری از نفرت و تفرقه بیشتر تلاش کنید، در غیر اینصورت با خشونتهای جدی مواجه خواهد شد که قربانیان پیشین را دوباره قربانی میکند.
موفقیت احزاب راست افراطی در انتخابات قاره اروپا، کشورهای این حوزه را با شرایط تاسفباری مواجه کرده است؛ مقابله با نژادپرستی، اسلامهراسی و نفرت نسبت به مهاجران در مسیر وخامت پیش میرود.
این روند ثابت میکند که اتحادیه اروپا در میانه ادعای نامیدن این بلوک با عنوان اتحادیه برابری، بهصورت رسمی برای مبارزه با نژادپرستی ریشهدار بهویژه اسلامهراسی اقدام نمیکند و در بسیاری از موارد با انطباق دادن خود با دیدگاههای راست افراطی اروپامحور و بیگانههراسی، جریانهای مذموم یادشده را در جریان اصلی قرار داده و تقویت میکند؛ دولتهای اروپایی با سکوت در برابر حوادثی مانند حمله به اقامتگاههای پناهجویی، خشونت پلیس مرزی علیه مهاجران، … این رویکرد خود را بیشتر آشکار میکنند.
منبع: میزان