آنچه در ادبیات تئوریک روابط بین‌الملل حائز اهمیت بوده آن است که خودیاری (self-help) از کلیدی‌ترین مفاهیم محوری در کنش و واکنش‌های بین‌المللی است. دولت‌ها نباید امنیت خود را به دیگر بازیگران وابسته کنند؛ چراکه پیروی دولت‌ها از منافع ملی‌شان در نهایت هرگونه وابستگی متقابل امنیتی را با شکست روبه‌رو خواهد کرد. در دفاع مشروع اخیر (عملیات وعده صادق) که وفق ماده ۵۱ منشور ملل متحد حادث شد، جمهوری اسلامی ایران خاک اسرائیل را برای نخستین بار به‌صورت مستقیم مورد هدف قرار داد.

با رویکردی قیاسی می‌توان این رویداد را از چند سطح مختلف این‌گونه تحلیل کرد که:

در سطح کلان؛ نظام بین‌الملل کنونی شاهد تغییر و گذر در ساختار نظام بین‌الملل از نظام تک‌قطبی به چندقطبی هستیم. در این فرایند دولت‌ها تلاش می‌کنند تا جایگاه خود را در ساختار جدید بر مبنای قدرت خود مشخص کنند. ظهور دیگران (Raise of the others) در برابر هژمونی ایالات‌متحده آمریکا سبب ایجاد دغدغه چگونگی حفظ جایگاه برتر در عرصه نظام بین‌الملل در اندیشکده‌ها و حکمرانان این کشور شده است. از این‌روست که جنوب شرق آسیا و چین در سیاست خارجی ایالات‌متحده آمریکا جهت مهار چین بر غرب آسیا (خاورمیانه) اولویت پیدا کرده است.

روسیه دیگر قدرت در حال ظهور با حس نوستالژیک ابرقدرتی در نظام بین‌الملل جنگ سرد هم در باتلاق جنگ اوکراین گرفتار آمده؛ بنابراین خلأ قدرت (Vacuum of power) ناشی از عدم حضور قدرت هژمون در غرب آسیا زمینه را برای هژمونیک گرایی منطقه‌ای بازیگران اصلی منطقه فراهم کرده این مهم خود منشأ برخی از تنش‌ها و درگیری‌های موجود در منطقه است؛ چراکه پس از هر خلأ قدرتی دولت‌ها تلاش می‌کنند که با حضور و نمایش قدرت خود، آن خلأ قدرت را پر کنند.

افزایش آگاهی و اطلاعات:   عاقبت مهاجرت‌های بی‌برنامه؛ مشکلاتی از غذا تا قضای حاجت!

از همین نکته به سطح تحلیل میانه که همان سطح منطقه‌ای است، می‌رسیم. نکته حائز اهمیت در این سطح تحلیل این بوده که زیرسیستم‌های نظام بین‌الملل به‌ویژه سطوح منطقه‌ای هم متأثر از سطح کلان نظام بین‌الملل‌اند و فرایند مجزایی را طی نمی‌کنند. از این‌رو در منطقه غرب آسیا هم، دولت‌ها درصددند تا جایگاه خود را در ژئوپولتیک جدید منطقه در نظام بین‌الملل پسا تک‌قطبی مشخص کنند.

در این فرایند مهم، برخلاف رویکرد‌های لیبرالیستی، همه عناصر قدرت، به‌ویژه قدرت نظامی از مهم‌ترین شاخصه‌های اختصاص جایگاه است. جمهوری اسلامی ایران با وجود تحریم‌های اقتصادی، تکنولوژیک، مالی و … در دهه‌های اخیر، به‌ویژه از اویل دهه ۸۰ شمسی به بعد دستاورد‌های بسیار بزرگی در عرصه قدرت نظامی به‌ویژه در حوزه موشکی و پهبادی داشته است. بخشی از این قابلیت‌های نظامی در اتفاق اخیر بروز و ظهور پیدا کرد. نکته این بوده که به اذعان بسیاری از اندیشمندان و استراتژسیت‌های نظامی؛ موشک‌ها و پهباد‌های بکار رفته در این حمله، نسل نهایی دارایی‌های تسلیحاتی ایران نبودند.

هوشمندی حرکت نظامی ایران در این حمله این بود که از طریق تنوع مکان‌های مورد هدف و تسلیحات مورد استفاده اکثر فناوری‌های ضدموشکی و پدافندی اسرائیل در منطقه را شناسایی کند؛ بنابراین در همین راستا نقشه سیستم دفاع موشکی اسرائیل (گنبد آهنین، فلاخن داوود، سامانه ضدموشکی ختس یا پیکان و…) و مکان‌هایی که ایالات‌متحده آمریکا در اردن و خلیج‌فارس دارد، کاملاً شناسایی کند. ضمن آنکه ظرفیت محدود گنبد آهنین با ورود ۱۰ تا ۱۵ موشک به خاک اسرائیل مشخص شد.

افزایش آگاهی و اطلاعات:   چند نکته برای نگه‌داری از پنیر

اهمیت این موضوع این است که مطمئناً با به‌کارگیری حجم بالاتری از تجهیزات، این سامانه‌های پدافندی کارآمدی کامل خود را از دست خواهند داد. این حمله قدرت بالای بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران را در برابر پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌های نظامی روز دنیا، به رخ کشید و آزمونی برای صنایع نظامی ایران بود. نوع واکنش کشور‌های منطقه هم در جای خود معنادار بود از همراهی کامل اردن با اسرائیل تا بی‌طرفی و واکنش خنثی عربستان سعودی.

آسف رونل روزنامه‌نگار شهیر اسرائیلی ازهاآرتص در تحلیل این حمله دو نکته را مطرح می‌کند که قابل تأمل است: نخست آنکه؛ آنها (ایران) از ارتش ما نمی‌ترسند و تحت تأثیر هشدار‌های جو بایدن قرار نگرفتند. دوم آنکه ما برای دفاع در برابر چنین حملاتی کاملاً به حمایت خارجی وابسته هستیم. از این نکته دوم آقای رونل می‌خواهم وارد سطح خرد (ملی) در تحلیل این رویداد شوم.

به نظرم همان‌گونه که در نکته دوم آقای رونل بیان شده، وابستگی امنیتی پدیده‌ای مذموم و خودیاری قابل ستایش است و شاید بتوان گفت که مهم‌ترین پیام این دفاع مشروع به کشور‌های منطقه این بود که این پیشرفت‌ها در صنایع نظامی جمهوری اسلامی ایران در سایه تحریم‌های بیشمار، اراده و توان ایران و ایرانی و شعار ما می‌توانیم را می‌رساند.

جمهوری اسلامی ایران در این رویداد این پیام را به افکار عمومی جهانیان مخابره کرد که در صورت لزوم بدون کمک محور مقاومت یا آنچه آنها نیرو‌های نیابتی می‌نامند، می‌تواند راساً وارد رویاروی مستقیم با اسرائیل شود و هزینه‌های زیادی را هم به طرف مقابل تحمیل کند. رام‌آمیناخ مشاور مالی سابق رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل هزینه دفاع کشور را در این رویداد ۱.۳۵۰ میلیارد دلار برآورد کرد. این هزینه با توجه به شرایط جنگی اسرائیل در غزه و هزینه‌های مرتبط در کنار تعطیلی بخش مهمی از اقتصاد اسرائیل (صنعت توریسم) ضربه عظیمی به اقتصاد اسرائیل وارد کرد.

افزایش آگاهی و اطلاعات:   بازسازی ورزشگاه آزادی کی به سرانجام می‌رسد؟

در مجموع؛ در این عملیات که از قبل به طرف مقابل -که قدرتی با ۲۰۰ کلاهک هسته‌ای بوده، ساعت دقیقه حمله هم اعلام شده بود، این نکته را به گوش کشور‌های منطقه و قدرت‌های بزرگ می‌رساند که وابستگی امنیتی به سایر دولت‌ها (رابطه حامی-پیرو) هر چند ممکن است در کوتاه‌مدت امنیت سازی و یا ایجاد بازدارندگی کند؛ اما در بلندمدت تأمین‌کننده امنیت دولت‌ها نیست؛ بنابراین بازدارندگی مبتنی بر خودیاری بر بازدارندگی مبتنی بر وابستگی امنیتی برتری دارد.

نکته مهم و نهایی دیگر در این حمله گوشزد کردن این نکته است که در معادلات جدید بین‌المللی و منطقه‌ای ناگزیر از پذیرش قدرت بازی‌سازی جمهوری اسلامی ایران هستید. جمهوری اسلامی ایران بجای یک تماشاگر یا بازیگر، در قامت یک قدرت بازی‌ساز در بخشی از نظام بین‌الملل جدید ایفای نقش خواهد کرد.

منبع: آنا

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *