در ظاهر ترکیب هر تیمی متشکل از ۱۱ بازیکن اصلی، چند ذخیره، کادر فنی و تدارکات است. اما برخی از تیمها در ترکیبشان یک عنصر فعال دیگر دارند که هیچ اسم و نشانی از او در کار نیست یعنی جادوگر تیم. موضوعی که چندان قابل اثبات نیست، اما بارها در فوتبال ما رد و نشانش پیدا شده و بحثش بعد از مدتها چند روزی است دوباره نقل محافل ورزشی است. قبل از بازی پرسپولیس و ذوبآهن بود که پرسپولیسیها مدعی شدند کاغذهایی را که بهنظر میرسید اوراد عجیبی روی آنها نوشته شده، داخل رختکنشان پیدا کردهاند. باشگاه ذوبآهن ارتباط این کاغذها را با خودشان تکذیب کرد. اما این اتفاق که ابعاد قطعیاش مشخص نشد؛ جرقهای بود تا دوباره این بحث داغ شود که آیا در فوتبال ما جادوگری وجود دارد یا نه؟ حین اظهارنظرهای مختلف بازیکنان، مربیان، پیش کسوتان و … جواد خیابانی هم وارد ماجرا شد و ادعا کرد مدارکی دارد که ثابت میکند این اتفاق در فوتبال ما میافتد. بحثی که هنوز هم داغ است و ما در این مطلب سراغش رفتیم.
طلسمهایی درون دروازه
تابهحال بارها به این موضوع پرداخته شده و میتوان مروری بر برخی از حاشیههای این موضوع طی سالهای گذشته داشت. سالها قبل دروازهبانانی بودند که داخل حولهصورتشان که بهطور معمول کنار دروازه گذاشته میشود چیزهای عجیبی میگذاشتند و حتی دیده شده بود که قبل از ضربه پنالتی سراغش میروند. حتی شنیده میشد که برخی دروازهبانها برای رقیبشان اینکار را انجام میدادند تا او گل بخورد و خودشان بازیکن ثابت شوند. حتی در یک مورد تیمی جادوگری داشت که روی سکوها مینشست تا بتواند تیم خودی را حمایت کند. در مواردی شنیده میشد یکی از تیمها وقتی میزبان بود قبل از بازی کودک نابالغی را پشت دروازه میبرد تا طلسم عجیبی را با ادرار آن کودک اجرا کند. جالبتر اینکه گفته میشد یکی از این جادوگرهای معروف که برای فوتبالیها کار میکرد سالها قبل در یک بازی از هر دو تیم پول گرفته بود. عموماً ادعاهای این افراد بهشدت دهان پرکن و عجیب هم هست، اما پای این افراد چطور به فوتبال ما باز شده است؟
جادوگرهایی که عنصر ثابت میشوند.
اما چطور یک جادوگر تبدیل به عنصر ثابت برخی تیمها میشود؟ اول از همه در فوتبال پول زیادی رد و بدل میشود و همین زمینه خوبی است تا افراد سودجو به عناوین مختلف به تیمها نزدیک شوند تا جیبشان را پر کنند. واقعیت آن است که تیمهای فوتبال ما عنوان فرهنگی را یدک میکشند، اما بیش از هر چیز برای عوامل تیم نتیجه مهم است. عاملی که باعث میشود هوادار از مدیرعامل، مربی و بازیکن رضایت داشته باشد. برای همین است که میبینیم فوتبال ما تهاجمی نیست. بازیها چشمنواز نیستند و بهزحمت گلی رد و بدل میشود. هر روز کیفیت فوتبال ما پایین میآید تا نتیجهگرایی بشود اولویت اصلی. در این شرایط عجیب نیست مدیرعاملی که میلیاردها میلیارد به دلالها میدهد تا بازیکن بیکیفیت خارجی بیاورند شانسش را با پرداخت مبلغی به مراتب کمتر به یک جادوگر امتحان میکند. اولین تیمی که چنین کاری کند، زمینه فراهم میشود تا بقیه تیمها هم بخواهند از این غافله عقب نمانند. البته این موضوع در فوتبال ما شدت و ضعف داشته و همیشه ظهور و بروز جدی نداشته است. زمانی مدیران متهم بودند، گاهی مربیان و در مواردی بازیکنان یا هواداران. بهطور مثال یکی از مربیان لیگ برتری در این زمینه شهرت زیادی دارد و به هر تیمی که برود سراغ این کارها میرود. این مربی در زمانی که بازیکن هم بود خرافاتی بود و حتی اگر روزی بد بازی میکرد دیگر سراغ پوشیدن آن کفشها نمیرفت. برای برخی از مدیران هم که برای مقطع کوتاهی بهدنبال نام و نان وارد فوتبال شدهاند و اهل سرمایهگذاری روی تیمهای پایه، ایجاد آکادمی و بازیکنسازی نیستند، چهکاری بهتر از توسل به جادوگر. جادوگری که قطعاً هیچ تاثیری ندارد، اما ذهن متقاضی را آرام میکند.
اهالی فوتبال چه گفتند؟
اگر در فضای مجازی جستوجویی حول این موضوع داشته باشیم طی سالها با گفتگوهای زیادی برخورد میکنیم که طی آن اهالی فوتبال از نقش جادوگران گفتهاند و تجربههایی که در این زمینه داشتند که برخی از آنها را با ذکر اینکه هیچکدام چندان جدید نیست، مرور میکنیم.
مخوفترین جادوگر فوتبال| حمید جعفری بازیکن و مربی سابق تیم سایپا یکی از آنهایی است که میگوید با معروفترین جادوگر بهنام «الف، الف» فوتبال درگیر شده و حتی توسط او آزار و اذیت شده است. جعفری در گفتوگویی که دی ماه ۱۴۰۰ داشت ادعاهای باورنکردنی درباره نفوذ این جادوگردر فوتبال مطرح میکند. او معتقد است این جادوگر نفوذ زیادی در فوتبال دارد، طی سالها باعث قهرمانی برخی تیمها شده، حتی در انتخاب مدیران فوتبالی نقش داشته و خیلی چیزهای دیگر. بخشی از این گفتگو را بخوانید: «او (الف الف) با جن سروکار دارد. اجنه خوب و بد دارند که او با جن بد سروکار دارد. اصطلاحا میگویند موکل. «ا. ا» برنامهاش را ۲هفته به ۲هفته میچید؛ بنابراین برای هر بازی دو هفته جلوتر بود. ما آن سال استقلال را رفت و برگشت بردیم. مقابل پرسپولیس نتیجه گرفتیم. پاس را بردیم. تیممان خیلی خوب نتیجه میگرفت و سوم جدول بودیم. قرار بود برای کمکی که کرده بود مدیر باشگاه مبلغی را به او بدهد. زمانش که فرا رسید چند روز قبل از بازی با استقلال بود. به «ص» گفت وقتش است که پول من را بدهید. او هم گفته بود ما خودمان نتیجه گرفتیم و تیممان خوب است. برای خودت نوشابه باز نکن. «ا. ا» که برنامهاش را چیده بود، گفته بود مشکلی نیست. بازی را میبرید، اما شما بعد ازبازی برکنار میشوید. دقیقا همین هم شد. ما بازی با استقلال را بردیم. روز بعد از بازی تیم را جمع کردند که تقدیر و تشکر کنند. «ص» هنگامی که داشت برای اعضای تیم صحبت میکرد، به او خبر دادند
که برکنار شدهای و از همانجا رفت!
جادوگری که روی تمرین نظارت داشت| بهنام ابوالقاسمپور که سابقه زیادی در تیمهایی، چون سایپا، پرسپولیس و پاس دارد هم چند سال قبل در برنامه «سلام صبح بهخیر» یک خاطره تعریف میکند: «هماهنگ کردیم و رفتیم جادوگر را از نزدیک دیدیم که در کلاک کرج بود. یک اتاقی بود که گوشهاش پر از شمع و کشکول و تاس و پیراهن انواع تیمها بود. زمانی هم که صحبت میکردیم سرمربی زنگ زد و از او اجازه گرفت چقدر تیم را بدواند؟ چقدر ریکاوری کند؟ سرمربی گفت من ۲۰ دقیقه تیم را دواندهام، گفت باشه زیاد فشار نیاور».
از رو آتش بپر| خداداد عزیزی که بهصراحت لهجه معروف است در گفتوگویی به گفته بود: «مربیانی را میشناسم و دیدهام که با جادوگران برای کسب پیروزی همکاری دارند. جادوگران فوتبال ایران به مربیان میگویند که چه بازیکنی را تعویض کن و چه بازیکنی را در ترکیب تیم قرار بده و حتی زمان تعویض را هم به آن مربی میگویند یا حتی من دیدهام میگویند باید از روی آتش بپرند یا هزاران کار دیگر انجام بدهند.»
منبع: روزنامه خراسان