۴ ماه قبل، وقتی در مراسم معارفه، با صدایی بلند، رسا و جدی، حمایت تمام قد خود از “مالک رحمتی”، استاندار جوان و دهه شصتی فقید آذربایجانشرقی را اعلام کرد، خوب میدانست چه میکند؛ “سید شریف” داشت مهمترین پیام تجربه شده مدیریتیاش را به کل ایران و آذربایجان مخابره میکرد: “تکثیر مردم داری و مردمی بودن” با حضور استاندار جوان در راس مدیریت ارشد استان!
تو گویی، آقا سید شریف، چیزی در چنته این مدیر جوان و گمنام کشف کرده بود، دلیل هم داشت، مشی زندگی تعلیمی، ارشادی او همنشینی و مصاحبت حداکثری با جوانان و نسل پیشرویی بود که ماموریتشان، ساختن آیندهای دیگرگون برای ایران، ذیل “گام دوم انقلاب” بود.
مردمی بودن را سال ها، دست کم در دوران ۷ ساله نمایندگی ولی فقیه و امام جمعه گی تبریز به منصه ظهور رسانده بود، بی هیچ تظاهر و ریای رایج، از هر فرصتی برای بودن در بین مردم استفاده میکرد، به بازار میرفت و با اصناف و کسبه عادی حرف میزد، چای مینوشید، در صف خرید نان، شهروندان تبریزی را غافلگیر میکرد، با مترو و اتوبوس و تاکسی تردد میکرد، شبانه به بیمارستانها سرکشی میکرد، سینما و تئاتر رفتنش را هم که همه میدانند، فیلمهای مهم و خوب را میدید و بعد، در نماز جمعه، مردم را برای تماشای فیلمهایی که دیده بود، ترغیب میکرد.
هر جا مطالبهای عمومی در رسانهها و بین مردم درحال پی گیری بود، موضع شفاف و صریح میگرفت و به شیوه خود، مدیران ارشد استان و کشور را بازخواست میکرد، مطالباتی همچون مازوت سوزی، بحران آب تبریز، استقلال مس سونگون، مشکلات تیم فوتبال تراکتور و مساله دریاچه ارومیه، تنها نمونههای دم دستی از موضع گیریهای مردم مدارانه و مطالبه گرانه شهید آلهاشم بود.
از نشست و برخاستهای مداوم و غیرمنتظرهاش با دانشجویان، سربازان و طلاب مدارس علمیه تبریز هم که وجهی ماندگار از اعتقاد و اعتماد او به جوانان بود، هرچه بگوئیم کم گفتهایم.
سید شریف به معنای واقعی، جزء مردمیترین مدیران تاریخ آذربایجان و تبریز در همه ادوار بود، سیدی که مردمداری و مردمی بودن را تکثیر و به ماموریتی ناگزیر برای تمام مدیران تبدیل کرد؛ اما افسوس که او دیگر در میان ما نیست و بعید است بعد از او، مدیری در قامت او، نصیب تبریز و آذربایجان شود …
منبع: فارس