حضرت آیت الله خامنهای در ۲۶ خرداد در پیامی به مناسبت کنگره عظیم و پرشکوه حج فرمود «امسال مسئله برائت برجستهتر از گذشته است. فجایع غزّه که در تاریخ معاصر ما بینظیر است و گستاخی رژیم بیرحم و مظهر قساوت و شقاوت و البتّه رو به زوالِ صهیونی، جای هیچگونه ملاحظه و مماشات برای هر فرد و حزب و دولت و فرقه مسلمان باقی نگذاشته است.
ایشان با تاکید بر این که برائت امسال باید فراتر از موسم و میقات حج، در کشورها و شهرهای مسلماننشین در همهجای جهان ادامه یابد، افزودند: این برائت از رژیم صهیونیست و حامیانش بخصوص دولت ایالات متّحده آمریکا باید در قول و عمل ملّتها و دولتها خود را نشان دهد و عرصه را بر جلّادان تنگ کند. مقاومت پولادین فلسطین و مردم صبور و مظلوم غزّه که شُکوه صبر و مقاومتشان، جهان را به تحسین و تکریم واداشته است، باید از همهجهت پشتیبانی شوند.
رحیم مخدومی که «کتاب یار کجاست» را درباره اولین مناسک حج بعد از کشتار سال ۶۶ نوشته و رهبر انقلاب نیز این کتاب را یکی از بهترین سفرنامههای حج برشمرده، درباره ادامه فریاد برائت از رژیم صهیونیستی و حامیانش در جهان گفت: در این زمینه ابتدا نیاز به اطلاع رسانی در سطح بین المللی و آگاهی سازی و روشنگری است. چند دهه تجربه انقلاب ما نشان داده تا زمانی که امپراطوریهای خبری در دست مستکبرین بود، ندای مظلومانه و بر حق ایران اسلامی نه تنها به جهانیان نمیرسید که وارونه میرسید.
وی افزود: در واقع مستکبرین، اخبار را آنگونه که میخواستند، مهندسی میکردند. مثلا در سفر حجی که در سال ۷۲ با دوستان حوزه هنری مشرف شده بودیم، یکی از تصمیمات ما این بود که در حد توان با حجاج کشورهای جهان ارتباط برقرار کنیم که غالبا نگاهشان به ایران و انقلاب اسلامی کاملا اشتباه بود و حتی ما با چند زائر مصری روبرو شدیم که وقتی متوجه شدند ایرانی هستیم، جبهه گرفته و ما را تروریست خطاب کردند.
مخدومی ادامه داد: این زائران مصری در خصوص جنگ ایران و عراق مدعی بودند که ایران به عراق حمله کرده و در مورد حج خونین سال ۶۶ نیز به این خبر دروغ باور داشتند که ایرانیها میخواستند خانه کعبه را بدزدند و در ایران کار بگذارند. در واقع حتی خبرهای مضحک هم اثر خودش را در میان مردم جهان گذاشته بود. البته در سالهای اخیر این بایکوت (طرد کردن) با قدرتمندی ایران و رسانههای بین المللی شکسته و صدای خود را به گوش جهانیان رسانده است.
وی این مقدار از شکستن هیمنه رسانهای غرب را کافی ندانست و گفت: با این حال وقتی صدای مظلومیت مردم فلسطین و غزه از رسانههای ایران و جهانیان مخابره شد، کار به جایی رسید که آزادگان جهان حتی در قلب اروپا و آمریکا به پاخاستند و برای دفاع از فلسطین کتک خوردند و موقعیتهای خود را از دست دادند و اگر اطلاع رسانی در این زمینه صورت نمیگرفت، مردم به روشنگری نمیرسیدند و تصور اشتباهی از وضعیت فلسطین داشتند.
مدیر انتشارات رسول آفتاب درباره این که چه کسانی باید این اطلاع رسانی را انجام دهند، اظهار داشت: بخشی از این اطلاع رسانی به عهده نظام و دولتمردان است که از طریق صدا و سیما، سازمانهای فرهنگی و سفارتخانهها میتواند تقویت شود تا این روشنگری بین المللی اتفاق بیافتد ولی این مقدار کافی نیست. در زمانهایی که دولت انقلابی حاکم بوده، این وظیفه به نحو احسن انجام میشده ولی در بخش خصوصی تشکلهای مردمی وظایفی دارند که به درستی انجام نشده است.
وی افزود: سینماگران ما میتوانستند صدای مظلومیت مردم غزه باشند. ناشران و نویسندگان نیز میتوانستند حقانیت فلسطینیان را به جهانیان مخابره کنند. تمام رشتههای هنری مثل نقاشی و خوشنویسی میتوانستند چنین کاری را انجام دهند ولی به دلیل مدیریت لیبرالی در کشور چنین اتفاقی نیافتاد. مثلا وقتی یک سینماگر با پول بیت المال و توسط کانالهای دولتی به جایزه اسکار راه پیدا کرد، ایران را حقیر و بدبخت نشان داد و این خیانت دولتمردان لیبرال بوده که متاسفانه به ملت و کشور خود وفادار نبودند و نقش پیاده نظام بیگانه را بازی میکردند.
مخدومی اضافه کرد: لذا برای این موضوع باید چاره اندیشی کرد. چون تاکنون فرصتهای بسیاری را از دست داده ایم. تمامی نخبههای علمی و فرهنگی و دولتمردانی که فرصت دارند در این زمینه مسئول هستند. اساتید دانشگاهها و علمای حوزه نیز در بخش بین الملل میتوانند بسیار موثر باشند. البته حوزه نقش خود را به خوبی ایفا کرده است. ما با نیجریهای روبرو هستیم که میلیونها غیرمسلمان در آنجا مسلمان و شیعه شده اند و این مساله نقش حوزه را نشان میدهد.
وی افزود: ما شاهد هستیم در کشورهای مختلف طلبههای باهوش، جوان و توانمند جان خود را در کف دست گرفته و صدای حق را به گوش جهانیان میرسانند ولی دانشگاه در این بخش بسیار ضعیف عمل کرده است. دولتمردان لیبرال برای این که بین حوزه و دانشگاه ایجاد اختلاف کنند، همیشه دانشگاه را غربزده باقی نگه داشتند و دانشگاه را زیاده خواه و مطالبه گر بار آورده اند وای کاش این مطالبه گری به آزادیخواهی و استقلال طلبی و حقوق ملت بود.
نویسنده کتاب فرمانده من درباره تکلیف ملتها و دولتها در برائت از رژیم صهیونیست و آمریکا گفت: دانشجویان آزادیخواه آمریکا و اروپا نشان دادند که فقط یک حلقه گمشده دارند و آن آگاهی است و هر زمانی که این آگاهی را کسب کردند، حاضرند برای آن هزینه بدهند. ملتهای آزاده جهان اینگونه هستند و اگر ملتها بیدار شوند، دولتها بالاجبار تسلیم میشوند.
وی افزود: هیچوقت نباید انتظار داشت که دولتی را آگاه کنیم تا ملتی آگاه شوند. چرا که دولتها دست نشانده هستند و این آگاهیها را خلاف منافع خود میبینند و با توجه به قولهای مساعدی که به مستکبرین داده اند، اجازه داده شده که بر این مسندها بنشینند. بنابر این وقت گذاشتن برای دولتها بیهوده است باید برای ملتها وقت گذاشت و ملتها باید مطالبه گر باشند و حق خودشان را از دولتها بگیرند و آنان را مجبور کنند که در برابر حق تسلیم شوند.
منبع: ایرنا