۰۸:۰۶ ۱۶ مرداد ۱۴۰۳

۶ آگوست سال ۱۹۴۵ میلادی، جنگنده آمریکایی بمبی را در آسمان هیروشیما انداخت که موجب مرگ هزاران نفر در یک لحظه شد؛ سریع‌ترین قتل‌عام تاریخ، اما ساداکوی ۲ ساله که آن روز زنده مانده بود، سال‌ها بعد در اثر تشعشعات هسته‌ای دچار سرطان شد و درگذشت؛ دختری که به نماد قربانیان این جنایت بزرگ تبدیل شد

دونده‌ای که زمین‌گیر شد
هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا، با مجوزی که صادر کرد باعث مرگ بیش از ۲۰۰ هزار نفر در دو شهر هیروشیما و ناکازاکی در فاصله سه روز شد. اما تا سال‌ها بعد عوارض این بمباران با مردم شهر‌ها بود. رودخانه نزدیک هیروشیما برای مدت‌ها رنگ خون بود؛ مردمی که در نبود پزشک و کادر درمان در شهری کاملاً ویران به آب می‌زدند تا رنج و سوزش بدن‌شان کم شود. اما ساداکوی دوساله حالش خوب بود. سال‌ها از آن روز سیاه گذشت. ساداکو در مدرسه خوب درس می‌خواند. رویا‌های بزرگی داشت. خوب می‌دوید. برای خودش رویای قهرمانی در المپیک را داشت. تا این‌که روزی حالش بد شد. قهرمان ۱۲ ساله زمین‌گیر شد. بررسی‌ها نشان داد او هم مثل هزاران کودک دیگر هیروشیما که از آن جنایت جان سالم به‌در برده بودند؛ درگیر عوارض بی‌شمار و تلخ استفاده از سلاح کشتار جمعی شدند، ساداکو به‌خاطر در معرض تشعشعات قرار گرفتن به سرطان خون غیرقابل درمان مبتلا شده بود.  

افزایش آگاهی و اطلاعات:   چرا میزان مشارکت ۲۵ میلیونی مردم در انتخابات ۱۱ اسفند در فضای بین‌الملل مهم است؟

ساداکو

درنا‌هایی که رویا‌ها را برآورده می‌کنند
ساخت اوریگامی در فرهنگ ژاپنی‌ها ریشه دارد؛ آنها با اوریگامی‌های کاغذی مثل درنا، به بچه‌ها درس صبر و استمرار می‌دهند. حال ساداکو رو به وخامت بود و مدرسه و علاقه‌اش یعنی دویدن را رها کرده بود؛ چی‌زوکو دوست ساداکو به دیدنش رفت و وقتی حال رفیقش را دید یک افسانه قدیمی ژاپنی را برای او تعریف کرد. افسانه‌ای که می‌گوید اگر کسی هزار درنای کاغذی بسازد، یک رویایش برآورده می‌شود.

 رویای ساداکوی ۱۲ ساله چیز ساده‌ای بود؛ حق حیات تا بتواند بدود، بازی کند و خودش دنبال تحقق آرزوهایش باشد. او دنبال رویایی عجیب نبود؛ فقط تصمیم گرفت هزار درنای کاغذی بسازد تا رویای زنده ماندنش برآورده شود. درنا‌ها را می‌ساخت، اما زمان برخلاف رویایش عمل می‌کرد. ۶۴۴ درنا ساخت، اما فرصتش تمام شد و سرطان خون بر او غلبه کرد. ساداکو با رویا‌های زیبایش دفن شد.
 
۳۵۶ درنا به یاد ساداکو
۲۵ اکتبر ۱۹۵۵ میلادی ساداکوی ۱۲ ساله بعد از تحمل ۱۰ سال رنج بیماری فوت کرد. چی زوکو و دیگر دوستانش نمی‌خواستند رنج ساداکو فراموش شود، برای همین شروع کردند به ساخت ۳۵۶ درنای کاغذی تا هزار درنای همکلاسی‌شان تکمیل شود. بعد هم نامه‌ها و نوشته‌های ساداکو را گرد هم آوردند و در کتابی به نام «کوکوشی» که نام عروسک چوبی محبوب ساداکو بود، چاپ کردند. کتابی که به چند زبان ترجمه شد. دنیا ساداکو را بیشتر شناخت. سه سال بعد مردم دست به کار شدند و با جمع‌آوری کمک‌های مالی، در پارکی که محل بازی او بود، یک یادمان ساختند. مجسمه‌ای از دخترکی که یک درنای کاغذی در دست دارد و هزاران درنا هم از آن آویز شده است.
 
بمبی معادل ۲۰ هزار تی‌ان تی
انفجاری که ۶ آگوست آن بلا را سر هیروشیما آورد تا شعاع یک و نیم کیلومتری همه چیز را ویران کرد. مرکز آن انفجار میلیون‌ها درجه سانتی‌گراد حرارت داشت. طوری‌که هیچ نشانی از آنهایی که در نزدیکی‌اش بودند باقی نماند. امپراتوری ژاپن بعد از این ماجرا تسلیم شد. اما جدال مردمانش با آثار آن جنایت تمامی نداشت. سال‌ها درد و رنج جسمی و روحی بازماندگان، نوزادانی که آن روز حتی متولد نشده بودند، اما سال‌ها بعد ناقص به دنیا می‌آمدند و…، اما در بین همه آنها ساداکو و درناهایش به نماد تبدیل شد، نمادی برای صلح و بیان رنج کودکان و غیرنظامیانی که در جنگ لطمه دیدند. به افتخار ساداکو، انجمنی در ژاپن تأسیس شد که هنوز هم همه ساله درنا‌های کاغذی می‌سازند و در روز ششم ماه آگوست، روزی که بمب اتمی آمریکا بر شهر هیروشیما فرود آمد، در زیر مجسمه ساداکو می‌گذارند. آرزوی آنها و تمام جهان این‌گونه روی سنگ مرمر نقش بسته‌است: «این است فریاد ما، این است آرزوی ما، صلح در تمام دنیا».

افزایش آگاهی و اطلاعات:   مادری که علمدار حسین (ع) هر چه دارد از اوست

منبع: روزنامه خراسان

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *