رعایت نکردن قوانین در همه زمینه‌ها نشانه زرنگی ما نیست. نشانه بی‌فرهنگی است. این امکانات نیست که با خود آسایش به همراه دارد بلکه استفاده درست از امکانات با خود آسایش و البته آرامش به ارمغان می‌آورد. یکی از این امکانات، وسایل حمل‌ونقل عمومی و مسیر‌های خاصی است که به منظور به حداقل زمان ممکن رسیدن رفت و آمد‌های ما وجود دارد، مثل مترو یا اتوبوس‌های بی‌آر تی متأسفانه به رغم زمان‌بندی مناسب در خدمات‌دهی حمل‌ونقل عمومی، اما عدم رعایت برخی حقوق شهروندی از سوی خود شهروندان باعث می‌شود آسایشی در کار نباشد و همواره ناراضی باشیم و انگشت اتهام را سمت دیگران بگیریم. چندبار تا به حال این انگشت را سمت خود گرفتیم؟! انگار یک خودخواهی مستتر در رفتار عمومی خود داریم! 

خیلی از ما حتی حاضر نیستیم چند دقیقه بیشتر صبر کنیم تا مسافران داخل مترو پیاده شوند و بعد سوار شویم! چند دقیقه تحمل نمی‌کنیم تا به کسی فشار وارد نشود، در نتیجه به هر زور و اجبار و تنشی شده، خودخواهانه و حتی به قیمت بسته نشدن مکرر در مترو، سوار می‌شویم. انگار این همیشه ما هستیم که عجله داریم، دیرمان شده، فرصت‌مان از بین می‌رود، قراری داریم، وقت ملاقات و تعیین قرار با پزشک و مشاور داریم و تنها این ما هستیم که اگر به جلسه نرسیم، مرگ و زندگی‌مان یکی می‌شود، انگار فقط بچه ما تنها در خانه مانده است، عزیز ما روی تخت بیمارستان است و والدین ما نیازمند کمک لحظه‌ای ما هستند، خانه ما را دزد زده یا خطری ماشین‌مان را تهدید می‌کند، کلاس ما فقط مهم است و میهمان ما پشت در مانده است و… دیگران بیکار‌هایی بیش نیستند که جهت تفریح از حمل‌ونقل عمومی استفاده یا در خیابان رانندگی می‌کنند. از هزار نفر شاید تنها یک نفر اینگونه باشد. همه ما درگیری‌هایی در حد و اندازه خودمان داریم و صرفاً سطح دغدغه‌ها تفاوت دارد! 

متأسفانه این نگاه در شیوه رانندگی‌کردن هم بسیار اثرگذار است و تک تک ما در کف خیابان‌های شهرمان از خودخواهی‌های شهروندان به ستوه آمدیم. روز ایمنی حمل‌ونقل بهانه‌ای شده تا درد و دل‌های مشابه را بنویسیم. آن خودخواهی که بالاتر نوشتیم در رانندگی ایرانی‌ها تلفیقی از لجاجت را هم دارد! دقت کردید؟! 
جایی که مخصوص عبور افراد کم‌توان است خودروی شخصی را پارک می‌کنیم و به این فکر نمی‌کنیم که این فرد ناتوان بنا به دلایل مختلف نیازمند فضای بیشتری برای پارک است. اصلاً چرا فکر می‌کنیم فقط این ما هستیم که برای پارک کردن خودروی خود صلاحیت داریم؟!

افزایش آگاهی و اطلاعات:   ماهی قرمز را در رودخانه‌ها و آب‌های آزاد رها نکنید

در خیابانی که فضای پارک خودرو می‌تواند برای چندین ماشین فراهم باشد طوری ماشین را پارک می‌کنیم که نه جلوتر و نه عقب‌تر امکان پارک خودرو وجود نداشته باشد. تنها به فکر خروج راحت و ساده خودمان از پارک هستیم! آیا غیر این است؟! 

عابران پیاده‌ای که قربانی رانندگان بی‌معرفت شدند! بماند که کمتر کسی کارکرد خط عابر پیاده را می‌داند و حقی برای عابران و توقف کامل قائل است، اما حتی روی خط عابر پیاده پارک می‌کنیم. ما حتی داخل پیاده‌رو و مقابل پل و مدخل عابر پیاده پارک می‌کنیم فارغ از این حق که شاید پیرزن و پیرمردی توانایی عبور از بالاتر و پایین‌تر از آن ناحیه را نداشته باشد یا مادری با کالسکه مجبور شود مسیر خود را تغییر دهد که اینگونه امنیت او به مخاطره می‌افتد. 

جایی که سطل‌های زباله مکانیزه قرار داده شده ماشین را پارک می‌کنیم، نه صرف حمل زباله بلکه این حق شهروندان است که به راحتی دسترسی برای ریختن زباله خود داشته باشند. 

شهر‌های بزرگ معضل جای پارک دارد، بسیار خب به خاطر پیدا نکردن جای پارک، ماشین را جایی نگذاریم که برای سایرین ایجاد مزاحمت کند! به خاطر نیم متر پیاده روی کمتر، ماشین را دوبل نگذاریم! برسیم به شیوه رانندگی کردن که همه ما کم و بیش یکی از مصادیق آن هستیم. 

از حاشیه‌های خاکی یا ویژه پارک بزرگراه‌ها از کنار بقیه خودرو‌هایی که دقیقه‌ها است ایستادند به راحتی رد می‌شویم پیروزمندانه عبور می‌کنیم. 

افزایش آگاهی و اطلاعات:   تاریخ رند زایمان؛ بلای جان نوزادان/ مشکلات مغزی و عقب‌ماندگی‌های ذهنی تهدیدی جدی برای نوزادان نارس

راهنمای ماشین که کلاً دکور و تزیینی است و اعتقادی به آن نداریم. بر عکس، اگر کسی راهنما بزند به جای اینکه مسیر را برای او خالی کنیم بلکه پا را روی پدال بیشتر فشار می‌دهیم تا مبادا چند ماشین از ما جلو بیفتد! 

چرا باید انقدر فاصله را با ماشین جلویی کم کنیم که در نهایت مجبور شویم ترمز بیشتری بگیریم و استرس مضاعف هم به خودروی جلویی و عقبی بدهیم، هم خودمان! چرا وقتی در باند سه اتوبان با سرعت کم در حال حرکت هستیم مسیر را برای خودرو‌هایی که سرعت بالاتری دارند باز نمی‌کنیم؟! چرا فکر می‌کنیم بقیه هم دوست دارند موسیقی که ما گوش می‌دهیم را به اجبار و با صدای بلند گوش دهند؟! گفته می‌شود درصدی از دعاوی و ضرب و جرح به همین فرهنگ رانندگی کردن و عدم رعایت حقوق دیگران برمی‌گردد! 

راستی چرا با خانم‌ها بیشتر لج می‌کنیم؟! چرا با دیدن یک خانم پشت فرمان مشکل داریم؟! با فرض غلط رانندگی نامناسب خانم‌ها، چرا سعی نمی‌کنیم با ایجاد امنیت خاطر و روان به رانندگی بهتر آنها کمک کنیم؟! چرا فکر می‌کنیم با دستپاچه کردن یک خانم به موفقیت در رانندگی و طی مسیر می‌رسیم یا حتی فارغ از نگاه جنسیتی برای همه در رانندگی ایجاد دستپاچگی می‌کنیم. چراغ زدن‌های ممتد در جاده و اتوبان، سبقت‌های نزدیک به ماشین جلویی و… از جمله این موارد است. 

متأسفانه این مثال‌ها فقط به شهر و خودرو‌های شهری و شخصی برمی‌گشت. آمار بالای قربانیان جاده‌ها حکایت دیگری از این مثال‌ها است و این خودخواهی و لجاجت در جاده‌های بین شهری و توسط ماشین‌های سنگین شکل مرگ به خود می‌گیرد. شاید بگوییم مشکل از ماشین‌ها و خودرو سازان است. بله حق با شماست، اما وقتی یک مسیر ما را به سرمنزل مقصود نمی‌رساند باید مسیر را تغییر داد. ایمن‌ترین خودرو‌های جهان هم در سرعت بالا تابوت مرگ هستند. 

افزایش آگاهی و اطلاعات:   گیاه عجیبی که 3 برابر پرتقال آهن دارد!

بخش اصلی ماجرا مربوط به فرهنگ ما در رانندگی و سیستم حمل‌و‌نقل چه در بعد عمومی، چه ریلی و چه جاده‌ای است. فرهنگ ما استفاده از حمل‌و‌نقل را برای دیگران ایمن یا نا ایمن می‌کند و این صرف رانندگی نیست. یک‌بار برای همیشه یاد بگیریم در مترو و اتوبوس به افراد زل نزنیم. صفحه گوشی بقیه را نگاه نکنیم. داخل وسایل نقلیه عمومی سیگار نکشیم. مکالمات طولانی را در حمل‌ونقل عمومی قطع کنیم. آقایان محترم، چرا انتقام فضای محدود مترو و اتوبوس را از بانوان می‌گیرید و وارد حریم آنها می‌شوید؟! 

موتورسوار محترم که قانون مخصوص به خود را داری، با عبور از چراغ قرمز و ورود ممنوع چرا خود و خانواده دیگری را به خاک سیاه می‌نشانی؟ از پیاده رو تردد نکن. بار بیش از اندازه ظرفیت روی موتور حمل نکن! موتور خود را طوری پارک کن که ماشین‌ها امکان پارک داشته باشند. خیابان‌ها حق مسلم تو نیست که دائماً برای خودرو‌های شخصی بوق و چراغ میزنی (البته توأم با ناسزا) که کنار بروند و تو رد شوی. ما باید طوری رانندگی کنیم که نه سرنشینان داخل خودرو و نه کسانی که بیرون از خودروی ما هستند اعم از عابران پیاده و سایر خودرو‌ها احساس خطر نداشته باشند و با امنیت تردد کنند. همه ما از این مثال‌ها زیاد داریم که شاید اگر قرار باشد همه را بنویسیم، صفحات روزنامه برای آن کم باشد، پس فقط خودمان باید روی فرهنگ خود کار کنیم تا امنیت برای خودمان و سایرین فراهم شود.

منبع: روزنامه جوان

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *