دعوا‌ها و خشونت‌های خیابانی اغلب با دلایل جزئی شروع می‌شود؛ دلایلی به سادگی زل زدن به کسی، چشم در چشم شدن، تنه زدن والبته گاهی به دلایلی مثل مصرف الکل، مسائل اخلاقی و ناموسی و همین طور بوق زدن هنگام رانندگی، حرکت نکردن در ترافیک به علت حواس پرتی، جای پارک یا حتی افتادن در یک چاله و خندیدن اطرافیان به فرد در خیابان. اما این دلایل جزئی گاه به خشونتی آسیب‌زننده منجر می‌شود. هر کسی می‌تواند تبدیل به یک مهاجم یا یک قربانی شود. همه چیز به شرایط بستگی دارد. اغلب اوقات، مهاجم کسی است که رفتار خشنی دارد، اما در مواردی مهاجم اتفاقاً فرد آرامی است که روز بدی را سپری کرده است.

یک اتفاق ساده مثل چشم در چشم شدن، در غیاب مهارت کنترل رفتار، می‌تواند به یک قتل منجر شود. درواقع چنین اتفاقی رخ داده است. این اتفاقات برخلاف انتظار چندان هم کم نیست. با یک نگاه به صفحه حوادث روزنامه‌ها می‌توان تیتر‌هایی از این دست را دید: «محاکمه پسری که به خاطر یک شکلک قاتل شد» و «خونی که به خاطر یک نگاه ریخته شد». این قبیل درگیری‌ها، علاوه بر مرگ یک یا چند نفر، زندگی اعضای دو یا چند خانواده را برای همیشه تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و وارد چالشی بزرگ می‌کند، درحالی که می‌توانست اصلاً رخ ندهد.

ریشه درگیری‌ها به مسائلی ازجمله تفاوت‌های فرهنگی، آسیب‌های اجتماعی و مسائل روانی برمی‌گردد. میزان این درگیری‌ها در برخی محله‌ها بیشتر است. درگیری‌های خیابانی غیرقابل پیش‌بینی هستند. همه چیز در یک لحظه کوتاه اتفاق می‌افتد و خشونت افزایش یافته و با پرخاشگری یک طرف و گاهی هر دو طرف، دعوا به درگیری‌های فیزیکی و گاهی قتل ختم می‌شود. افرادی که در حال دعوا کردن هستند هیچ طرح «دفاع از خود» یا مهارت‌های کاهش تنش را ندارند. در عوض، به نظر می‌رسد که استراتژی آن‌ها فقط یک امید قاطع برای پیروزی است. در اکثر دعوا‌ها یک طرف تهاجمی و طرف دیگر در دفاع از خود عمل می‌کند. عوامل زیادی می‌توانند بر رفتار مهاجم تأثیر بگذارند، از جمله شخصیت، انگیزه و موقعیت. اهمیت فراگیری مهارت‌های زندگی بویژه مهارت‌های کنترل رفتار، کنترل خشم و ارتباطات اجتماعی، در این شرایط بخوبی روشن می‌شود. این آموزش‌ها و توجه به خلقیات افراد باید در خانه، مدرسه، دانشگاه و حتی محل کار دنبال شود تا کم‌کم نتایج آن آشکار شود. با این حال، این موضوع را که «چگونه می‌توان از درگیری‌های خیابانی اجتناب یا با آن مقابله کرد»، با چند نفر از کارشناسان به بحث گذاشتیم. نظرات آنان را در ادامه می‌خوانید.

کاهش آستانه تحمل و ضرورت بازاجتماعی کردن افراد
«محمدرضا سرافرازیان» وکیل پایه یک دادگستری، درباره درگیری‌های خیابانی گفت: یکی از وظایف قانون «بازاجتماعی کردن» افراد است. وظایف وکلا و قضات، پیاده کردن قانون بعد از ارتکاب جرم است.

می‌توان گفت بعد از ارتکاب جرم باید جرایم را تفکیک کنیم تا بتوانیم بازآموزی اجتماعی را گسترش دهیم. به صورت عام، نهاد‌هایی در بحث فرهنگسازی مسئولیت دارند و باید چه از لحاظ آموزه‌های دینی و چه از لحاظ آموزه‌های ملی و فرهنگی، این موضوع را پوشش دهند. به عبارتی یک سری جرایم هستند که به صورت عمدی انجام می‌شوند مانند درگیری‌های خیابانی، خفت‌گیری و… در این حالت مجرمان فضایی را درست می‌کنند تا مرتکب جرم شوند. ما این بحث را فاکتور می‌گیریم، اما برای ریشه‌یابی درگیری‌های خیابانی علاوه بر این علل «علت‌العلل» این موضوع پایین بودن آستانه تحمل مردم و از طرفی عدم رعایت قوانین شهروندی است؛ قوانین شهروندی چه در حیطه راهنمایی و رانندگی و چه در زمینه‌های دیگر. یک اتفاق در لحظه سبب می‌شود تمام مشکلاتی که فرد در زندگی شخصی دارد و فشار‌هایی که تحمل می‌کند، منقلبش کند. بخش عمده‌ای از مشکلات فردی در ارتباط با وضعیت اقتصادی است و بخشی به دلیل وضعیت روحی – روانی به واسطه مسائل مختلف، چه مسائل دوران کودکی، چه مسائل زناشویی، مسائل محیط کار و…، شکل گرفته است. هر دو این عوامل انگیزه‌ای برای آغاز درگیری است. در چنین شرایطی افراد نمی‌توانند خود را کنترل کنند و اتفاق نهایی، انفجار درون‌شان به بیرون است.

افزایش آگاهی و اطلاعات:   نبرد هوش مصنوعی با مجرمان سایبری در میدان المپیک

وی افزود: این مشکلات صرفاً به خانواده‌ها بازنمی‌گردد بلکه جامعه هم در آن دخیل بوده است، زیرا در درجه اول، جامعه نتوانسته به طور صحیح و دقیق پیش‌فرض ذهنیت‌مان را فراهم کند. اشاره کردم که یکی از وظایف اصلی قانون «بازاجتماعی کردن» افراد است؛ در زمینه درگیری‌های خیابانی، معمولاً قضاتی که به مسائل فرهنگی اهمیت می‌دهند، برای مجازات، مسائل کارآمدتری را در نظر می‌گیرند مثل دوره‌هایی که مربوط به بازپروری و شیوه‌های درمانی است که امروزه به نام تراپی در جامعه جا افتاده، مثل معرفی مشاور و…، اما متأسفانه معمولاً در درگیری‌های خیابانی، مجازات منجر به دیه می‌شود که تأثیر بازدارنده آتی هم ندارد. حتی زندان هم تأثیر بازدارندگی نخواهد داشت. قضات ما باید روی مسأله بازاجتماعی شدن بزهکار تمرکز کنند.

اینکه افراد را بفرستیم زندان و برایشان جزای نقدی تعیین کنیم نتیجه معکوس خواهد داشت و تأثیر چشمگیری در بازدارندگی نخواهد داشت و فقط آن فرد را از جامعه دور می‌کند، اما می‌توان به جای جزای نقدی سنگین، مجازات تکمیلی را لحاظ کرد که در قانون مجازات اسلامی هم پیش‌بینی شده و دست قضات در این موارد باز است تا بتوانند افرادی را که احساس می‌کنند خطرناک هستند، به مراکز پزشکی یا روانشناس یا خدمات اجتماعی رایگان یا مراکز انجام امور داوطلبانه چه در بحث محیط زیست و چه در بحث فرهنگی ارجاع دهند تا با آموزش صحیح، مجرمان بیاموزند در فضای فشار ظرفیت تحمل‌شان را افزایش دهند. از این رو بخش عمده وظایف قانون مربوط به اعمال مجازات نیست بلکه یکی از اهداف متعالی قانون، آموزش دادن به بزهکار است. بزهکار را تنها با تربیت مجدد و بازپروری مجدد روح و روانش می‌توان به جامعه بازگرداند.

آموزش مهارت‌های زندگی در خانه، مدرسه و فضای مجازی سالم؛ راه کاهش درگیری‌ها
«محمدرضا آرامش» وکیل پایه یک دادگستری و استاد دانشگاه گفت: دلایل نزاع خیابانی را از منظر‌های مختلفی می‌توان بررسی کرد؛ از حیطه جرم‌شناسی، روانشناسی و از منظر جامعه‌شناسی و با وجود مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفته، به رغم مقالات و تحلیل‌هایی که اندیشمندان این حوزه‌ها ارائه داده‌اند، متأسفانه با رشد بی‌رویه و افزایش درگیری‌ها و عدم کنترل و مدیریت خشم در دنیا روبه‌رو هستیم. علم در جرم‌شناسی علل و عوامل این درگیری‌ها را مورد توجه قرار می‌دهد و راهکار‌هایی برای کاهش این درگیری‌ها نیز در نظر گرفته است.

وی ادامه داد: در علم جرم‌شناسی ما نظریه‌ای داریم به نام «فشار» نظریه «رابرت مرتون» که معتقد است در جوامع با ثبات بین اهداف و ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی و راه‌های پذیرفته شده از سوی عامه مردم تعادل وجود دارد. وقتی این رابطه متعادل به هم بخورد، نظم اجتماعی هم از بین می‌رود و در نتیجه هرج و مرج ایجاد می‌شود. یعنی هر شخصی در جامعه اهدافی را در سرش پرورش می‌دهد و برای رسیدن به آن اهداف به دنبال راه‌های مختلفی است. زمانی که ما بین آن اهداف ذهنی و راه‌های رسیدن به آن تعادلی پیدا نمی‌کنیم تا بتوانیم به ایده‌آل‌مان دسترسی یابیم، در نتیجه مرتکب جرم می‌شویم.

افزایش آگاهی و اطلاعات:   خانم‌هایی که این علائم را دارند سریعا به پزشک مراجعه کنند

این حقوقدان و استاد دانشگاه در ادامه اظهاراتش افزود: علت اغلب درگیری‌های خیابانی اختلاف طبقاتی و فشاری است که بر طبقه کم‌درآمد جامعه وارد می‌شود، بنابراین این گروه برای اینکه به‌سرعت به اهداف‌شان برسند از روش‌های مجرمانه مثل سرقت، زورگیری و دیگر موارد استفاده می‌کنند. در طبقه متوسط ارتکاب جرایم محدود‌تر است.

وی گفت: از دیگر عوامل ارتکاب جرم، کینه‌ورزی، حسادت یا مسائل اخلاقی است که درون فرد رشد پیدا می‌کند و او را به سمت جرم سوق می‌دهد. در چنین شرایطی، قدرت مدیریت خشم کاهش یافته و درگیری‌های خانوادگی شکل می‌گیرد. از دیگر عوامل افزایش خشونت خیابانی دسترسی آسان جوانان و نوجوانان به مواد مخدر و استفاده از الکل و مواد است. این گروه به علت استفاده از مواد، کنترلی بر خشم خود ندارند. اغلب آن‌ها پس از دستگیری ادعا کرده‌اند که در زمان ارتکاب جرم هیچ کنترلی بر رفتار خود نداشته‌اند. این افراد مسلوب‌الاراده هستند و متوجه رفتار‌های خودشان نمی‌شوند.

آرامش خاطرنشان کرد: قانونی در سال ۱۳۹۹ تصویب شد به نام «قانون کاهش حبس تعزیری» در این قانون، دامنه جرایم قابل گذشت افزایش یافت از جمله جرم سرقت. در این قانون عنوان شده اگر موضوع مال تا ۲۰ میلیون تومان باشد و سارق فاقد سابقه کیفری باشد جرم از جرایم قابل گذشت خواهد بود؛ بنابراین فرد تصور می‌کند مالی را تا سقف ۲۰ میلیون تومان سرقت می‌کند و با استفاده از این قانون می‌تواند به راحتی با پرداخت همان مبلغ به عبارتی از جرم فرار کند. این قانون حبس‌های خیلی از جرایم را به نصف تقلیل و تخفیف مجازات‌ها را افزایش داد که این موضوع باعث شد مجرمانی با مبالغ کوچک از زندان خارج شوند بنابراین میزان جرایم کوچک افزوده شد؛ یعنی مجرمان در جای جای این شهرکنار ما زندگی می‌کنند و از طرف دیگر، زمانی که میزان مال سرقتی کم باشد مالباختگان حوصله حضور برای رسیدگی به موضوع را نخواهند داشت، از این رو مردم احساس می‌کنند حق‌شان تضییع می‌شود، به همین دلیل گاهی اوقات خود وارد عمل می‌شوند و انتقام می‌گیرند و به عبارتی از نظر خودشان عدالت را اجرا می‌کنند. در نتیجه خشونت و درگیری‌های خیابانی افزایش می‌یابد.

این استاد دانشگاه درباره راهکار‌های مقابله با این مشکلات گفت: در این زمینه، تأثیری را که آموزش بر پیشگیری از نزاع ایجاد می‌کند، نمی‌توان نادیده گرفت. مدرسه و خانواده دو نهادی هستند که به کودکان آموزش می‌دهند. اگر این دو نهاد آموزش لازم و کافی را برای کنترل خشم به کودکان ارائه دهند، نزاع خیابانی کاهش خواهد یافت. اگر خانواده‌ها آموزش لازم و کافی را به فرزندان بدهند و راه رسیدن به اهداف‌شان را متناسب با ابزار‌هایی که در اختیارخانواده است به آن‌ها بیاموزند، درگیری‌ها کاهش می‌یابد. درنهایت این رسانه‌های مجازی و عمومی هستند که می‌توانند فضای آموزشی مناسبی را به جامعه ارائه بدهند تا بتوانند با استفاده از این بستر برای آموزش افراد و جلوگیری از افزایش جرایم تلاش کنند. از سوی دیگر در گذشته جوانان و نوجوانان اغلب بیشتر زمان‌شان را در کنار خانواده می‌گذراندند و کمتر با اجتماع ارتباط داشتند، اما امروزه اغلب جوانان و کودکان در فضای مجازی حضور فعال دارند، بنابراین این فضا می‌تواند آموزه‌های لازم را به آن‌ها بدهد. پس فضای مجازی مناسب می‌تواند از او فردی سالم، با مهارت کنترل خشم بسازد و برعکس می‌تواند او را تبدیل به فردی کند که کنترلی بر خشمش ندارد.

افزایش آگاهی و اطلاعات:   در پشت پرده تخریب حسن یزدانی چه می‌گذرد؟

مهاجرت بی‌رویه و تداخل فرهنگی از عوامل بروز درگیری‌هاست

«محمدرضا گیوکی» وکیل دادگستری و معاون سابق مجتمع قضایی بعثت درباره علل اصلی درگیری‌های خیابانی و راهکار‌های مقابله با این خشونت گفت: یکی از عللی که باعث درگیری خیابانی در شهر‌های بزرگ می‌شود، مسأله مهاجرت است. مسأله مهاجرت یک مورد بسیار مهم است که ریشه‌اش به عواملی مثل بیکاری، مشکلات اقتصادی و امثال آن بازمی‌گردد.

گیوکی، با اشاره به اینکه همواره سخن از آن است که مردم در دعوا‌های خیابانی کنترلی روی خشم و رفتارشان ندارند، افزود: این کنترل نمی‌تواند لحظه‌ای در فرد ایجاد شده و بروز یابد بلکه باید بر اساس یک برنامه‌ریزی مدون آموزش داده شود تا نهادینه شود. برنامه‌ریزی مدون برای این منظور، نیازمند تجمیع دستگاه‌ها، نظام قضایی، نظام اطلاعاتی و تلفیق همه گروه‌هاست. این گروه‌ها می‌توانند با همفکری و ارائه ایده و نظر، موضوع‌هایی مثل مهاجرت را کنترل کنند تا مشکلاتی از این دست کاهش یابد. در کنار مهاجرت‌های بی‌رویه به شهر‌های بزرگ، شاهد تداخل فرهنگ‌ها خواهیم بود. تداخل فرهنگ‌ها درکنار عواملی مثل بیکاری و… در کلانشهر‌ها باعث بروز درگیری می‌شود. در این میان، مجازات افراد خاطی به تنهایی نمی‌تواند این مسأله را حل کند، بلکه در این موارد باید پیشگیری‌های اجتماعی صورت گیرد و با کنکاش و بررسی‌های لازم از نظر جامعه‌شناسان، روانشناسان و نیرو‌های انتظامی و قضایی استفاده شود تا برنامه مناسبی تدوین و برخورد با این معضل، ریشه‌ای انجام شود. مجازات یک مسکن موقت است و موجب حل مسأله نخواهد شد.

این کارشناس در ادامه بیان کرد: در برخورد‌های سطحی شاید بتوان این خشونت‌ها را به طور موقت کنترل کرد، ولی قطعاً کاری ریشه‌ای انجام نداده‌ایم، اما برای دستیابی ریشه‌ای به حل مشکل باید نگاهی تفکیک‌آمیز به مشکلات داشته باشیم. حتی نسبت به وسعت شهر‌های مختلف نوع پیشگیری ما باید متفاوت باشد به طور مثال در برخی شهر‌ها در برخورد با مسأله تجاوز، مردم، فرد خاطی را مستحق مرگ می‌دانند و می‌خواهند خود وارد عمل شوند. در این مورد باید نوعی فرهنگ‌سازی صورت پذیرد تا با این گونه مشکلات برخورد صحیح‌تری انجام گیرد. در همه موارد باید قوانینی اتخاذ شود تا با در نظر گرفتن زمان و مکان، پیشگیری‌های صحیح انجام شده و در این مسیر از نظرات روانشناسان و جامعه‌شناسان هم استفاده شود، زیرا فقط با بازداشت و نگه داشتن افراد در زندان نمی‌توان جوابگوی مشکلات بود و مسأله باید ریشه‌ای در جامعه ارزیابی و رفع شود. اگر می‌خواهیم عمقی و ریشه‌ای برخورد کنیم، ابتدا باید علل به وجود آمدن تنش‌های اجتماعی را در سطح جامعه کشف کنیم و بعد برای درمانش از نظر کارشناسان استفاده کنیم.

منبع: روزنامه ایران

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *