۲۱:۰۳ – ۰۹ مهر ۱۴۰۳
شهادت، پایان کار انسان و سبکی برای مرگ نیست، شهادت یک مقام و جایگاه و سبک زندگی است، یک انتخاب بزرگ برای حیات آدمی که امثال شهید عباس نیلفروشان در جوانی خود انتخاب کردند، انتخابی بین زندگی بهظاهر آرام و راحت و یا مبارزه در راه حق و جهاد و تلاش بسیار؛ همانند جماعتی که در ۱۳۸۵ سال پیش دو راهی ظاهر دنیا و حقیقت، راه امام حسین (ع) که حقیقت محض است را انتخاب کردند.
به گفته این سردار شهید، پدر ایشان فردی متدین و انقلابی است که با حضرت امام (ره) در ارتباط بوده و بحثهای جنایات صهیونیستها در سرزمین فلسطین در خانه نیلفروشان مطرح بوده است، همچنین عباس از نوجوانی با اوج گرفتن فعالیتهای انقلابی، در تهیه و تکثیر و انتشار عکسها و پیامهای امام (ره) در فضای دانشآموزی و محله، فعال و شجاع و پرنشاط بود.
انتخابش در ۱۳ سالگی او را خار چشم صهیونیست کرد
برای شهادت، تربیت و زندگی حسینی (ع) لازم است، پدر شهید نیلفروشان با اشاره به اعتقاد راسخ او به ولایت، امام و رهبری میگوید: «عباس از ۱۳ سالگی به میدان نبرد در کردستان شتافت و در ۸ سال دفاع مقدس حضور مستمر در جبههها داشت و علیرغم چندین بار مجروحیت و بستری شدن در بیمارستان، مشتاقانه به جبهه بازمیگشت، سالهای اخیر هم در لبنان و همراه شهید سید حسن نصرالله علیه جنایتکاران صهیونیست جنگید و فرماندهی کرد».
سال ۶۱ هجری، جماعتی اندک در صحرایی سوزان، تشنگی و کشته شدن و اسارت خانواده و… را به زندگی با ثروت و آسایش و جاه و مقام ترجیح دادند، دنیاپرستان از این انتخاب در حیرتاند و خیال میکنند پیروزی با قاتلان دشت کربلا بوده که همه دشمنان خود را کشتند و اموالشان را غارت کردند و خانواده ایشان را به اسارت برند و پایههای حکومت خود را محکم کردند.
چرا باید شهید شد؟
اما عاقلان دانستند و میدانند که آنچه میماند، حق و حقیقت است و «کل شی هالک الا وجه» و یکی از جاهایی که ارزش و جایگاه شهادت مشخص میشود، همین آیه شریفه است چرا که امام راحل فرمود: «شهید نظر میکند به وجه الله» و راز ماندگاری همین است، همه چیز جز وجه او نابود است و برای نجات از ورطه دنیای فانی، باید به وجه الله نزدیک شد، باید شهید شد.
سردار شهید عباس نیلفروشان یکی از هزار جوان ایرانی بود، جوانانی از نسل حسین (ع) و شاگرد مکتب روحالله (ره) و سرباز سیدعلی (حفظه الله)، جوانانی که جوانی در روح و جانشان است و نه در سال تولد و سیاهی شناسنامههایشان، جوانانی که با دم مسیحایی پیر خمین از دل ظلمت طاغوت زنده شدند و انتخاب کردند، انتخابی بین ماندن و رفتن، نابود شدن و جاودان شدن، همان که سید شهیدان اهل قلم گفت که: «پندار ما این است که ما ماندهایم و شهدا رفتهاند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند».
شهادت را انتخاب کرد
حاج عباس نیلفروشان حقیقتاً شهادت را بهعنوان سبک زندگی انتخاب کرد، این سبک حیات، انسان را از خمودی و سکون به حرکت و جهاد رهنمود میکند، به تلاش شبانهروزی، آسایش دنیایی معنا ندارد، از مبارزات انقلاب سال ۵۷ و دفاع مقدس گرفته تا حفظ امنیت داخلی ایران در مقابل منافقان داخلی و دشمنان خارجی و دفاع در مرزهای عقیدتی و ایمانی خارج از مرزهای جغرافیایی، در سوریه و لبنان و.
سردار شهید حاج عباس نیلفروشان بهعنوان بسیجی داوطلب راهی جبهه نبرد حق علیه باطل شد و فرماندهی دسته و گروهان و گردان و فرماندهی محور را تجربه کرد، عملیاتهای مختلفی را فرماندهی کرد، معاونت عملیات لشکر ۸ نجف اشرف، جانشینی فرمانده کل سپاه در قرارگاه امام حسین، معاونت اجرایی سپاه و جانشینی معاونت عملیات سپاه، معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه، معاونت عملیات ستاد کل سپاه، ریاست دانشکده و پژوهشکده علوم دفاعی (دافوس سپاه)، آموزش و تربیت نیروی انسانی را با موفقیت برعهده گرفت، در تشکیل قرارگاه نبی اکرم (ص) و مرکز فرماندهی و عملیات وعده صادق و همچنین عملیات انتقام شهید فواد شکر نقش مهمی داشت.
از نخبگان نظامی دفاع مقدس و جبهه مقاومت بود
سردار استکی از فرماندهان سپاه و همرزم شهید میگوید: «تجارب و دانشی که سردار نیلفروشان در حوزه طراحی و عملیات تاکتیکی نظامی داشت سبب شد تا بعد از جنگ مسئولیتهای مختلفی در حوزه دفاعی را برعهده بگیرد و پس از شهادت سردار زاهدی نیز به عنوان جایگزین ایشان انتخاب شود.»
شهید نیلفروشان پس از پایان جنگ درس خواندن را با مبارزه همراه کرد و دکتری مدیریت استراتژیک خود را از دانشگاه امام حسین (ع) گرفته و در دانشگاه عالی دفاع ملی و امام حسین (ع) به تدریس و تألیف پرداخت که کتابهای بالامبو، دکترین جنگهای نوظهور، دکترین نظامی با رویکرد جنگ ناهمگون و دفاع در اندیشه امام خمینی (ره) حاصل تلاش عملی این مجاهد بزرگ است.
پیروزی حقیقی چیست؟
حقیقتا شهادت و کشته شدن در راه خدا آن هم به دست جنایتکارترین موجودات تاریخ، مزد زندگی مجاهدانه و شهیدانه است که نصیب حاج عباس نیلفروشان و همرزمانش شده و میشود و خواهد شد، دشمن نادان و ظالم فکر میکند به شهادت امثال حاج قاسم و سید رضی و زاهدی و سیدحسن نصرالله و نیلفروشان به ما ضربه میزند، غافل از آن که پیروزی ما در انتخاب ما است، همانطور که از شهید عالی قدر محمد ابراهیم همت نقل شده که: «باید همه کارهایمان برای خدا و رضای او باشد که اگر اینطور شد پیروزیم، چه بکشیم چه کشته شویم پیروزیم».
شهید حاج عباس نیلفروشان قریب به نیمقرن مجاهدت و مبارزه در راه خدا داشت، این فرزندان انقلاب اسلامی ایران، به دنبال دنیا نرفتند و دنیا خاضعانه به دنبالشان دوید، تا توانستند مسؤولیت برعهده گرفتند تا بیشتر کار کنند، اما از مقام فراری بودند، وقتی در سال ۶۵ خبرنگار از او پیرامون مدت زمانی که در جبهه هست و مسؤولیتش میپرسد، بیمیل و فقط بهمنظور رعایت ادب به جوابی کوتاه اکتفا میکند و میگوید: «مدتی هست در جبههام و مسؤول یکی از گروهانها هستم.»
هدف و انگیزه شما برای مسلمان شدن چیست؟
از او میپرسد هدف و انگیزه شما برای حضور در جبهه حق علیه باطل چیست؟ پاسخ میدهد: «بهتر است بپرسید هدف و انگیزه شما برای مسلمان شدن چیست؟ همانگونه که واقف هستید، چون ما میگوییم مسلمان و معتقد به مرام شیعه هستیم و شیعه هم پیرو امامان خود هست، ما هم پیرو امام حسین (ع) هستیم، همانگونه که امام حسین (ع) با نیروی کمی که داشت و عظمت ظاهری و دنیوی که دشمنان او در مقابل لشکر اسلام داشتند، اما در صحرای کربلا زیر بار ظلم نرفت و جهاد کرد بنابراین ما هم موظف به اطاعت از امام زمانمان (عج) و نائب ایشان امام خمینی هستیم و امروز به جبهه آمدیم.»
علت پیروزی رزمندگان اسلام را اینطور تبیین میکند: «جنگ امروز جنگ بین اسلام و کفر است و خداوند وعده پیروزی به ما داده است و تأکید دارد که هر چقدر نیروی شما و امکانات شما در مقابل دشمنی که تا بن دندان مجهز است، کم باشد، از کلیه کشورهای دنیا، کشورهای امپریالیست و سوسیالیست و آمریکا و… خدا شما را یاری میکند.»
دشمنی که در حال فرار است
در تفاوت جبهه حق و باطل میگوید: «همین ایمان که بین رزمندگان اسلام وجود دارد وجه تمایز است بین ما و دشمن و فرق ما دقیقا همین است و به وضوح در جبههها مشخص شده است و ایمان بر خدا ما را بر پیروزی میرساند، همانگونه که میبینید رزمندگان ما منتظر دستور فرمانده کل قوا برای مبارزه با دشمن است، برخلاف نیروهای دشمن که به دنبال فرار از جبهه هستند و همانگونه که سیل نیروهای ما به طرف جبهه است، سیل نیروهای دشمن از ترس در حال فرار است.»
ملت ایران حیله قرآن به سر نیزه عمر وعاصها را نمیخورند
و اهمیت بصیرت را اینگونه شرح میدهد که: «ملت ایران، مردمی سلحشور هستند که راه آزادگی را انتخاب کردهاند و حیله قرآن به سرنیزه کردن عمرو عاص زمانه را نمیخورند، پیام من برای افراد ضد انقلاب و عالمان بیعمل که شریح قاضی و ابوموسی اشعری امروز هستند این است که سر عقل بیایید و تا زمان هست به آغوش مردم ایران بازگردید و دست از دسیسه و توطئه چینی بردارند.»
۳۸ سال بر سر قول خود ماند
مهمترین عامل پیروزی رزمندگان اسلام در کنار تخصصی که دارند ایمان و توکلشان به خدا است، خانواده شهدا مطمئن باشند تا وقتی زنده هستیم ادامه دهنده را شهدا خواهیم بود.
چقدر این صحبتهای شهید در ۴ دهه قبل، دلنشین و تازه است، گویی برای امروزمان گفته شده و این خاصیت حرف حق است که کهنه نمیشود، همانطور که تفکر شیعه و ولایت و مقاومت و مبارزه و جهاد تکراری و کهنه نمیشود، نام شهدای غواص همواره برای ما یادآور مظلومیت است، اما ببینیم و بشنویم بخشی از صحبتهای شهید نیلفروشان را در جمع این رزمندگان و پیش از عملیات کربلای ۴ که از ولایت و شهادت و اخلاص میگوید و فرماندهی و مسؤول تراز انقلاب اسلامی را ترسیم میکند.
آقای بایدن، گوش کن!
خط سیر سالکان مسیر انقلاب اسلامی اینچنین است که ترس و ناامیدی و انفعال در مقابل دشمن و برگشت از آرمانها را نمیپذیرد و برهمین اساس است که نیلفروشان همچون همرزمان و همفکرانش همواره در مقابل دشمن محکم میایستد و در پاسخ به اظهارات رئیس جمهور آمریکا در پی حوادث سال ۱۴۰۱ میگوید: «آقای بایدن گوش کن، اینجا کشوری نیست که با عملیات رسانهای ساقط شود، برای فروپاشی ایران باید از دریای خون گذشت که شما توانایی عبور از آن را ندارید.».
سردار شهید نیلفروشان در سخنرانی دیگری خطاب به رژیم صهیونیستی تأکید میکند: «مطمئن باشید ۸۱ ساله نمیشوید از درون فرو میپاشید و نشانههای این فروپاشی در تشکیل دولت پوشالی خود که با وصله و پینه به هم وصل میکنید، پیدا است» و پای این آرمان را با خون خود امضاء کرد.
گفتنی است، سردار سرتیپ پاسدار عباس نیلفروشان از فرماندهان پیشکسوت و جانبازان سرافراز دفاع مقدس و مستشار سپاه بود که شامگاه ششم مهرماه جاری در حمله تروریستی رژیم سفاک صهیونیسم به منطقه ضاحیه بیروت لبنان و در عملیات ترور سید حسن نصرالله، به شهادت رسید.
میخواهیم از «مظهر عزت ایران» بگوییم
شهدای استان اصفهان ۲۴ هزار نفر هستند که ده درصد کل شهدای ایران را تشکیل میدهند و بر همین اساس کنگره شهدای استان اصفهان با شعار «شهیدان، مظهر عزت ایران» از یک سال گذشته فعالیت خود را آغاز کرده و از ۳۱شهریورماه جاری همزمان با شروع «هفته دفاع مقدس» تا ۲۵ آبان ماه همزمان با «روز حماسه و ایثار مردم اصفهان» فعالیت خود را به اوج خواهد رساند.
این کنگره متعلق به آحاد جامعه و مردمی بوده و یادوارهها هم بر محوریت حضور و فعالیت مردم تشکیل خواهد شد از همین رو از همه مردم شهیدپرور اصفهان دعوت میشود در کنار یکدیگر با برگزاری «کنگره شهدای استان اصفهان» نام این استان را همچون ۲۵ آبان سال ۶۱ در زنده نگهداشتن و انتقال پیام عزت و اقتدار شهدا بر زبانها جاری سازند که به این منظور میتوانند با ستاد «کنگره شهدای استان اصفهان» واقع در مجتمع اداری ۲۲بهمن ارتباط بگیرند.
منبع: فارس