۰۸:۲۰ – ۱۷ تير ۱۴۰۳
سبایا محل فرود کاروان اسرای کربلا است که از شام بر میگشتند. هنگامی که کاروان اهل بیت (ع) به این منطقه در نزدیکی مدینه رسید در بیرون شهر چادرها را برافراشتند. بشیر بن حذلم به دستور امام سجاد (ع) به مدینه رفت و در کنار مسجد النبی، اشعاری را با گریه خواند و مردم را از شهادت امام حسین (ع) مطلع ساخت و ورود امام سجاد و اهل بیت امام حسین (ع) به مدینه را اعلام کرد.
اینجا مکانی است که فاطمه صغری، سکینه بنت الحسین (س) خانهای بنا کردند به اعتراض اینکه خانه حضرت فاطمه زهرا (س) را در مسجدالنبی که خانه ایشان بود از دستشان گرفتند. این خانه چاهی دارد و شیعیان و محبین اهل بیت دائما این خانه را تجدید بنا میکردند و هنوز بنای آن بعد از ۱۴۰۰ سال باقی مانده است.
وقتی از حضرت سکینه سوال میکردند چرا در بیرون مدینه خانه ساختید، میفرمودند خانه مادر ما را در مدینه از ما گرفتند و دیگر در مدینه جایی مداریم. در واقع این یک حرکت انتقادی بود که به همه اعلام کنند خانه فاطمه زهرا (س) در مدینه در مسجدالنبی قرار داشت.
وقتی اسرای کربلا در این مکان متوقف شدند مردم به استقبال آمدند و از جمله کسانی که به استقبال کاروان آمد حضرت ام البنین (س) بود. حضرت زینب (س) دست در گردن ام البنین نهاد و تک تک حوادث کربلا را بازگو کرد از جمله این حادثه را که گفت مادر جان عباس ات را کشتند ام البنین صدا زد فدای سر حسین، و پرسید حسینم چه شد، تا گفتند حسینت را کشتند ام البنین خاک برداشت و به سرش ریخت و فرمود دیگر بنی هاشم بیچاره شد.
بعد از آن حضرت ام البنین به بقیع میرفت و بالای سر صورت چهار قبر که درست کرده بود مینشست و نوحه میخواند: “دیگر مرا ام البنین نخوانید – ام البنین دیگر پسر ندارد ” اینجا جایی بود که حضرت سکینه و حضرت رباب و دیگر اسرایی که از کربلا آمده بودند برای مردم مدینه روضه خوانی کردند. مدینه هنوز هم غریب است.