اولین عمل واجب در مناسک حج و عمره، احرام است. احرام مصدر باب اِفعال، به معنای تحریم نمودن و ملزم کردن خود به ترک امر و یا اموری است. در لغت نامه دهخدا آمده است «احرام به کسر همزه، در لغت به معنی منع آمده و شرعاً حرام کردن پارهای از امور و واجب ساختن امور دیگری، هنگام گذراندن حج است». همچنین گفته شده احرام به معنی داخل شدن در حرم یا حرام نمودن چیزی بر محرم است.
احرام در اصطلاح نیز به عمل خاصی گفته میشود که دارای سه جزء است. یکی پوشیدن جامه احرام؛ دوم نیت حج یا عمره و سوم تلبیه (گفتن لبیک اللهم لبیک). با احرام برخی از چیزهایی که قبل از حج و عمره بر انسان حلال بوده، حرام میشود و چیزهایی که قبلًا هم حرام بوده اند، بعد از احرام حرمت شان مؤکد میگردد.
حکمت احرام
امام رضا (ع) فرمود «مردم مامور شده اندکه احرام ببندند، تا پیش از ورود به حرم امن الهی، خشوع پیدا کنند و به چیزی از کارهای دنیا و زینتها و لذتهای آن سر گرم و مشغول نباشند و در راه آن چه که به سوی آن آمده اند، شکیبا باشند و با همه وجودشان رو به خانه خدا آورند. به علاوه در احرام، بزرگداشت خدای متعال و خانه او و فروتنی برای حاجیان است، وقتی که میخواهندبه سوی خدا بروند و بر او وارد شوند، در حالی که به پاداش او امیدوارند، از کیفرش بیمناک و به سوی او روانند، و با فروتنی و تواضع و خضوع، روی به سوی او میکنند.»
احرام در نگاه شهید مطهری
در گزیدهای از یادداشتهای شهید مطهری (ره) سه نکته درباره حج آمده که نکته احرام آن اینگونه است: لباس در قسمتهای سادگی و بی رنگی و بی نشانی، محو رنگها و شکلهای لباس ها، برای یک مدت موقت هم که شده، همه مردم از درجه دار و غیر درجه دار، نشاندار و غیر نشان دار، نوپوش و کهنه پوش، همه را در یک لباس جمع کرده است. گاهی اتفاق میافتد که افراد را در یک جمع واحد دعوت میکنند و میخواهند همه را در یک لباس حاضر کنند، آقایان با فلان لباس و خانمها با فلان لباس، خدا مردم را دعوت کرده با یک لباس رسمی به حضور بیایند. آن، سادهترین و بی رنگ و شکلترین آنها را انتخاب کرده است. اسلام با این وسیله شکل یکرنگی و وحدت ایجاد میکند.
احرام حج و تکبیرة الاحرام نماز
غلامعلی حداد عادل در کتاب حج؛ نماز بزرگ مینویسد: احرام را آغاز نماز بزرگی نامیده اند؛ مگر نه این است که نمازهای واجب هر روز خود را با تکبیرة الاحرام آغاز میکنیم. آیا هرگز از خود پرسیده ایم، چرا به آن «اللَّه اکبر»ی که نماز را با آن آغاز میکنیم، تکبیرةالاحرام میگویند و آیا شباهتی میان آن احرام و این احرام وجود دارد؟
پاسخ این است که اولا ما با گفتن تکبیرةالاحرام در نماز، قدم به آستانه نماز میگذاریم و به یک معنی در آنجا هم مُحرم میشویم. در طول نماز کارهایی را بر خود حرام میکنیم؛ چیزی نمیخوریم؛ روی از قبله برنمی گردانیم؛ با صدای بلند نمیخندیم؛ حرفی غیر از آنچه در نماز میتوان گفت بر زبان نمیآوریم؛ قسمتهایی از بدن را میپوشانیم و این حرمتها را تا پایان نماز حفظ میکنیم و این حریم را نمیشکنیم. اینجا هم همینطور است، ما با احرام حج نیز مانند احرام نماز کارهایی را بر خود حرام میسازیم؛ با این تفاوت که محدوده زمانی نماز چند دقیقه است و محدوده زمانی حج چند روز است.
دوم این که در نماز در جایی دور از کعبه و رو به کعبه ایستاده ایم و در حج در کنار کعبه و در حال جنب و جوش و حرکت و جابجایی و خواب و بیداری هستیم و این دوّمی به زندگی واقعی و عینی ما نزدیکتر است تا اولی.
سوم این که ما در اینجا هم مثل نماز که با نیت و تکبیر آغاز و اعلام میکنیم، نیت میکنیم و لبیک میگوییم و به دعوت خداوند خانه، که ما را به خانه خویش میهمان کرده و فراخوانده پاسخ مثبت میدهیم و مانند کبوترهایی که با بالهای خسته، از راه دور به ایوان و بر بام صاحب خانه خود رسیده باشد، زیر لب تلبیه میخوانیم و سرود بندگی و دوستی و عشق سر میدهیم و با کندن جامههای چرک آلود گناه و معصیت و شکستن آینههای خودبینی، اشک میریزیم و رو به جانب کعبه، به راه میافتیم و به هر فراز و نشیبی که میرسیم، عاشقانه و عارفانه با آوازی حزین زمزمه میکنیم، «لبیک، اللهم لبیک، لبیک…»
لباس احرام
واجبات در وقت احرام سه چیز است. یکی نیت، دیگری پوشیدن لباس احرام و سوم تلبیه. یکی از لوازم و واجبات احرام، پوشیدن دو جامه احرام برای مردان است که یکی لُنگ است که به کمر میبندد و دیگری رَدا که باید بر دوش انداخت. البته تأکید شده که زائر، قبل از نیت احرام و گفتن لبیک لباس را بپوشد. در پوشیدن جامه احرام احتیاط واجب آن است که نیت کند و قصد اجابت امر الهی و اطاعت او کند و احتیاط مستحب آن است که در کندن جامه دوخته هم نیت و قصد اطاعت کند.
احرام از نظر عرفانی
کندن لباس دوخته به هنگام احرام به معنای بیرون آمدن از جامه گناه است، چنان که پوشیدن لباس احرام به معنای پوشیدن جامه و لباس طاعت است. فقط گناه نکردن، مهم نیست؛ بلکه مهم، اطاعت کردن است؛ لذا حاجی که لباس احرام و اطاعت بر تن میکند، در واقع لباس گناه را از خود دور میکند. لباس احرام نمودی از روز مرگ و قیامت است که در آن روز افراد، کفن بر تن میکنند و اسرار قیامت در مناسک حج متجلی میشود. با لباس احرام امتیازات ظاهری افراد و هر گونه برتری طلبی و فخرفروشی از بین میرود؛ بنابراین هم چنان که هر یک از اعمال حج دارای اسراری میباشد، پوشیدن این دو جامه هم اسراری دارد.
لباس مرگ و قیامت
آیت اللَّه عبدالله جوادی آملی در این زمینه گفت: این که لباس دوخته را از تن بیرون میآورید، یعنی آن لباس گناه و عصیان را که تا کنون تار و پود آن را بافتید و دوختید و در بر کردید، بیرون آورید و گرنه چه فرقی است بین لباس دوخته و نادوخته؟ پس اینها همه سرّ حج است. البته چنین نیست که عبادت در لباس دوخته قبول نباشد، چون انسان در طول سال در لباس دوخته نماز میخواند و عبادت میکند.
وی افزود:، اما در حج قبول نیست و این برای آن ا ست که میخواهند اسرار حج را به انسان تفهیم کنند که او روزی را هم در پیش دارد که با لباس ندوخته وارد آن روز شود و آن، روز مرگ است که کفن در بر میکند و قیامت با همان کفن ظهور و حضور پیدا میکند؛ چون میخواهند اسرار قیامت را در مناسک و مراسم حج تجلی دهند، از این رو فرموده اند لباس ساده در بر کنید که هر گونه فخر برطرف شود. لباس نادوخته، یعنی لباس احرام بپوشید تا سفر مرگ در نظرتان مجسم شود و مسأله مردن و قیامت در حضورتان حاضر باشد.
محرمات احرام
پس از انجام احرام برخی اعمال بر محرم حرام میشود که اصطلاحاً این اعمال را مُحرّمات احرام» مینامند که شامل ۲۴ مورد است و به سه بخش تقسیم میشود:
اول، محرمات مخصوص آقایان که شامل زیر سایه رفتن در حال حرکت، پوشاندن سر، پوشیدن لباس دوخته و پوشیدن کفش یا چیزی است که تمام روی پا را بپوشاند. دوم، محرمات مخصوص بانوان که شامل پوشاندن صورت و پوشیدن زیور برای زینت است.
سومین بخش مُحرمات مشترک بین مردان و زنان است که شامل استفاده از بوی خوش، نگاه کردن در آینه، زدودن مو از بدن، کرم زدن و روغن مالیدن، سرمه کشیدن به چشم، انگشتر به دست کردن برای زینت، جدال، فسوق، بیرون آوردن خون از بدن، کشتن حشرات و جانوران ساکن در بدن، ناخن گرفتن، کندن درخت و گیاهان حرم، شکار کردن، عقد کردن زن، لذت جنسی (آمیزش)، استمناء، کشیدن دندان و حمل سلاح است.
منبع: ایرنا