«مجنون» و «آسمان غرب» مهم‌ترین فیلم‌های دفاع مقدسی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر امسال بود. «مجنون» بیشترین (۴عدد) سیمرغ بلورین و «آسمان غرب» دو سیمرغ از جشنواره امسال بردند. «مجنون» را سازمان اوج و «آسمان غرب» را سازمان سوره حوزه هنری با مشارکت بنیاد فارابی ساخته بودند. «مجنون» درباره شهید مهدی زین الدین و «آسمان غرب» درباره شهید شیرودی بود.

ساخت فیلم درباره قهرمانان دفاع مقدس از چند سال پیش به یکی از دستور کار‌های اصلی سازمان اوج، حوزه هنری و دیگر نهاد‌های فرهنگی و هنری دولتی و حتی مراکز نظامی تبدیل شده است. ساخت فیلم درباره این قهرمانان به همان اندازه که ارزشمند و لازم است البته کار ظریف و سختی است. «شور شیرین»، «موقعیت مهدی»، «غریب»، «آسمان غرب» و «مجنون» از جمله آثاری هستند که تا کنون در این باره ساخته شده اند. هر کدام از فیلم‌ها را می‌شود جداگانه نقد و ارزیابی کرد، اما این آثار در سه نکته مهم (با کمی شدت و ضعف برای هر فیلم) با هم مشابه هستند: 

این فیلم‌ها با این که می‌خواهند قصه یکی از قهرمانان جنگ را برای نسل امروز و مخاطبان روایت کنند، اما معمولا قصه خاصی ندارند. «قصه نداشتن» یکی از ضعف‌های بیشتر فیلم‌های سینمای ایران است، اما این ضعف در آثار دفاع مقدسی بیشتر مشهود است. این فیلم‌ها معمولا قصه خاصی ندارند و به جز چند صحنه جنگی و جلوه‌های ویژه میدانی و ۱۰ – ۱۵ جمله قصار بسیار گل درشت که بسیار هم آزاردهنده هستند، چیزی نیستند.

افزایش آگاهی و اطلاعات:   ارتش و سپاه؛ لشکر خدمت

به عبارت دیگر این فیلم‌ها به نوعی «خاطره‌های تصویری» است. کتاب‌های خاطراتی درباره این شهدا منتشر شده است و عوامل فیلم چند اثر را درباره آن فرمانده می‌خوانند و همان‌ها را تصویری می‌کنند. گاهی مثل «موقعیت مهدی» این خاطرات را به صورت چند بخش (اپیزود) جدا به تصویر می‌کشند و گاهی نیز این خاطرات را ترکیب و تصویری می‌کنند. سینما بدون داستان گویی معنا ندارد و فیلمی که نتواند قصه‌ای برای مخاطبش روایت کند سینما نیست. این گونه فیلم‌ها در بهترین حالت آثار متوسط و میان مایه‌ای هستند که می‌توان آن‌ها را «خاطره‌های تصویری» نامید. 

چنین سینمایی، برآیند وضع حوزه مکتوب و آثار انقلاب و دفاع مقدس است. وقتی که خاطره نگاری به رویه غالب ادبیات انقلاب و دفاع مقدس تبدیل شده است، ساختن چنین فیلم‌هایی که متاثر از این خاطرات شفاهی است، دور از انتظار نیست. وقتی ادبیات خلاقه (رمان و داستان کوتاه) جدی در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نداریم قطعا نباید انتظار خلق فیلم‌های داستان گوی قوی در سینما داشته باشیم.

سینمای قصه گو حاصل رونق و قوت ادبیات خلاقه است. در شرایط کنونی خاطره نگاری و مستندنگاری به رویه غالب حوزه انقلاب و ادبیات دفاع مقدس تبدیل شده و ادبیات خلاقه را خفه کرده است؛ بنابراین تا زمانی که ادبیات خلاقه (رمان و داستان کوتاه) جدی و قوی نداشته باشیم قطعا سینمای داستان گوی خوب و جذابی هم نخواهیم داشت. اگر می‌خواهیم سینمای تماشایی داشته باشیم باید اجازه دهیم که داستان و رمان هم مانند خاطره نگاری و مستندنگاری، رونق پیدا کند و تقویت شود.

افزایش آگاهی و اطلاعات:   از ماشین ۱۰۰ میلیاردی تا آدم‌های بیخودی؛ فوتباله دیگه!

بیشتربخوانید


اشکال اساسی دیگر سینمای انقلاب و دفاع مقدس این است که این فیلم‌ها معمولا با ذهنیت و نگاه امروزی که به شدت هم سیاسی است، ساخته می‌شوند. ما با نگاه سیاسی امروز درباره جنگ و دهه ۶۰ فیلم می‌سازیم یا اثر هنری خلق می‌کنیم. ساخت فیلم یا خلق هر اثر هنری با ذهنیت و نگاه سیاسی امروزی نه تنها تحریف تاریخ است بلکه آثاری هم که در این حوزه‌ها خلق می‌شوند معمولا خوب و دلچسب از کار درنمی آیند، بویژه که معمولا نگاه سیاسی غلیظی هم در این فیلم‌ها و آثار جاری است. غلبه نگاه سیاسی امروزی نه تنها در حوزه سینما بلکه در حوزه آثار مکتوب هم حاکم شده است و بسیاری از این کتاب‌ها را غیر قابل مطالعه کرده است… در این زمینه زیاد می‌شود بحث کرد که مجال دیگر می‌طلبد. 

افزایش آگاهی و اطلاعات:   ۷ صفت ویژه‌ای که رهبر انقلاب درباره سید شهید مقاومت بیان کردند

 بهترین فیلم‌های دنیا در نهایت یک یا دو جمله کلیدی دارند که بسیار ظریف و زیر پوستی و در دل قصه گفته می‌شود به گونه‌ای که بیننده اصلا احساس نمی‌کند. جمله قصار فیلم چنان در دل قصه نشسته است که اگر بیننده دقت نکند، آنرا نمی‌تواند تکرارش کند، اما در ناخودآگاهش می‌ماند. اما فیلم‌های ما پر است از جملات قصار کلیشه‌ای که بسیار هم گل درشت هستند و توی ذوق می‌زنند. مثلا در فیلم «آسمان غرب» بیش از ده جمله و عبارت قصار وجود دارد که واقعا آزار دهنده بود. حتی بازیگران در آن شرایط سخت جنگی، پشت سر هم جملات قصار از دهن شان بیرون می‌ریزد. چه اصراری داریم همه چیز را به زور به مردم و مخاطبان حقنه کنیم، بابا مردم و مخاطبان ما خیلی تیزتر و با شعورتر از آن چیزی است که تصور می‌کنیم. 

نویسنده: علی نورآبادی

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *