جنگ جاری حماس و اسرائیل که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، ژئوپلیتیک منطقه غرب اسیا را تحت تاثیر قرار داده است. وضعیت شکننده موجود در منطقه غرب اسیا پس از امضای پیمان ابراهیم به وجود آمد و به نظر میرسد که توافق عربستان سعودی و ایران با جنگ حماس و اسرائیل تضعیف شده است. تمرکز جامعه جهانی از “توازن قدرت” در حال ظهور در منطقه پس از روند عادی سازی به قطبی شدن ژئوپلیتیکی بیشتر که تهدیدی برای امنیت منطقه، ثبات سیاسی و پیشرفت اقتصادی است، تغییر کرده است. این شکاف بین کسانی است که از حماس حمایت میکنند و در تقابل با کسانی است که از حق اسرائیل برای دفاع از خود در برابر حملات حماس حمایت میکنند.
شکلگیری این منازعه بین گروه اول شامل محور مقاومت که شامل ایران، عراق، سوریه، جنوب لبنان و یمن است، درحالیکه گروه دوم شامل کشورهای غربی از جمله ایالات متحده است و در تقابل با گروه نخست قرار دارند. در این زمینه، محور طرفدار حماس به رهبری ایران از نیروهای نیابتی خود در سوریه و عراق برای مقابله با منافع نظامی و استراتژیک امریکا که حمایتهای مادی و نظامی از اسرائیل دارد استفاده میکند که این موضوع منجر به حملات امریکا به نیروهای محور مقاومت شده است. علاوه بر این، برخی از کشورهای منطقه مانند مصر و اردن بیطرف باقیماندهاند و مایل به حل مسالمتآمیز درگیری هستند. اما پیامدهای جنگ حماس و اسرائیل در منطقه غرب آسیا چه بوده و چه پیشبینی از آینده منازعات وجود دارد؟
آمریکا به حمایت ازآنچه جنایت اسرائیل در غزه مینامد متهم است. در مقابل گروههای مورد حمایت محور مقاومت در سوریه و عراق در مقابله با ایالات متحده فعال هستند. از زمان آغاز جنگ غزه، گروههای محور مقاومت مانند کتائب حزبالله و نجبا که گروههای شبهنظامی در عراق هستند، حملاتی را با هواپیماهای بدون سرنشین علیه تأسیسات نظامی ایالات متحده در پایگاه هوایی اسد و پادگان التنف (سوریه)، پایگاه هوایی ایالات متحده در اربیل و پایگاه هوایی الحریر (عراق) انجام دادند. متقابلاً نیز نیروهای نظامی امریکا چندین حمله هوایی برای مقابله با این گروههای شبهنظامی در منطقه انجام دادند.
برای نمونه در ۲۷ دسامبر ۲۰۲۳، نیروهای نظامی امریکا چندین حمله هوایی به کتائب حزبالله و مستشاران ایرانی مستقر در عراق و سوریه انجام دادند. این حملات با همکاری اطلاعاتی اسرائیل انجام شد و منجر به حمله دیگری در ۴ ژانویه ۲۰۲۴ شد؛ زمانی که نیروهای امریکایی مشتاق طالب السعیدی (معروف به أبو تقوی)، رهبر ارشد حرکت النجبا را که مسئول هماهنگی حملات علیه نیروهای امریکایی بود را هدف حمله پهپادی قرار دادند.
پیامدهای حمایت از جنگ غزه برای محور مقاومت
دامنه منازعه بین محور مقاومت و جبهه غرب به سوریه و عراق منحصر نشد و حملات گروههای تروریستی وارد ایران شد. سیاستمداران غربی مدعیاند حمایت ایران از حماس باهدف پیشبرد منافع ملی در حال انجام است. اما در مقابل ایران از تبعات حمایت از حماس در امان نبوده است. انفجارهای تروریستی در کرمان که ابراهیم رئیسی دولت اسرائیل را مسئول این انفجارها دانست، نمونه از گسترش دایره جنگ فلسطین بود که هزینه آن را ایران هم متحمل شد. اگرچه بعدها یک از شاخههای افغانستانی داعش مسئولیت این انفجارها را بر عهده گرفت. اما انفجارها در ایران تنش ژئوپلیتیکی در منطقه غرب آسیا را بیشتر کرد. چه آنکه لبنان نیز در آستانه جنگ با اسرائیل قرار دارد. جنوب لبنان تحت کنترل حزبالله است.
از زمان آغاز جنگ اسرائیل و حماس، ترس از گسترش درگیری در مرز شمالی اسرائیل با لبنان وجود داشته است. اسرائیل و حزبالله از زمان آغاز جنگ حماس و اسرائیل از قوانین ضمنی درگیری پیروی کردند؛ اما کشتهشدن هدفمند صالح العاروری، معاون حماس در یکی از پایگاه حزبالله در بیروت، خطر جنگ بین دو کشور را افزایش داد. حمله به العاروری محدودیتهای ضمنی بین دو دشمن قسمخورده را از هم پاشید و بیش از هر زمانی تنشها در جنوب لبنان را شدت داد.
حمایت تمامعیار غرب از اسرائیل
اسرائیل برای دفاع از خود به طور مداوم از حمایت نظامی و مادی کشورهای غربی از جمله ایالات متحده برخوردار است. ایالات متحده انتقال سلاح به اسرائیل را در پاسخ به حمله حماس که منجر به کشتهشدن بیش از ۱۲۰۰ اسرائیلی شد، تسریع کرد. دولت جو بایدن اعلام کرد که به دنبال یک بسته حمایتی بی سابقه برای دفاع از اسرائیل به مبلغ ۱۴.۳ میلیارد دلار است. ایالات متحده همچنین گروه تهاجمی ناو هواپیمابر یو اس اس جرالد ار فورد را به مدیترانه شرقی فرستاده بود تا قدرت نظامی خود را نشان دهد و از هرگونه حمله حزب الله از شمال به اسرائیل جلوگیری کند. بازدارندگی که موثر واقع شد و بعد از حمله حماس به اسرائیل، دامنه جنگ به لبنان کشیده نشد.
علاوه بر این، اسرائیل در ۵۰ سال گذشته سالانه حدود ۳ میلیارد دلار از امریکا دریافت کرده است. کمک نظامی امریکا به اسرائیل “کمک امنیتی” و “تعهد یک طرفه” است و هیچ انتظاری از جبران خسارت مالی از طرف دیگر وجود ندارد. به غیر از حمایتهای نظامی و مادی از اسرائیل، امریکا با دیگرکشورهای منطقه نیز درگیر است. از زمان اغاز جنگ غزه، انتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا تاکنون پنج بار از منطقه غرب اسیا بازدید کرده است. بلینکن از ترکیه، اردن، قطر، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و اسرائیل با ماموریتی بازدید کرد تا بتواند از تبدیل جنگ اسرائیل و حماس به یک درگیری منطقهای جلوگیری کند.
همچنین کشورهای اروپایی یکی دیگر از تأمینکنندگان اصلی سیستمهای نظامی و تجهیزات اسرائیل پس از ایالات متحده هستند. مؤسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI) اطلاعاتی در مورد فروش تسلیحات از اروپا به اسرائیل بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ ارائه داده که نشان میدهد ایتالیا و المان سلاحها و تجهیزات حیاتی که اسرائیل در غزه استفاده میکنند، به ارتش این کشور عرضه کرده اند. بر اساس گزارش کمپین علیه تجارت اسلحه، بریتانیا همچنین تجهیزات نظامی به ویژه برای تقویت نیروی هوایی به اسرائیل ارسال کرده است. علاوه بر این، اتحادیه اروپا طرح تامین مالی ۱۸ میلیون یورویی را با عنوان همکاری منطقهای اتحادیه اروپا و اسرائیل در حمایت از توافقنامه ابراهیم و مبارزه با یهودستیزی و پرورش زندگی یهودیان اعلام کرده بود.
انفعال کشورهای عربی در جنگ غزه
غالب کشورهای عربی در برابر حملات اسرائیل به فلسطین واکنشی منفعلانه دارند. اردن با اتخاذ سیاست بیطرفی فعال، نیروهای امنیتی خود را در امتداد مرز با اسرائیل مستقر کرده است. اردن در حال حاضر خانه جمعیت بزرگی از پناهندگان فلسطینی و فرزندان آنها است. بخش ناسیونالیست افراطی تندرو در اسرائیل مدتهاست که از انتقال جمعیت فلسطینی به اردن بهعنوان راهحلی برای مناقشه اسرائیل و فلسطین حمایت میکند. اردن سفیر خود را به دلیل جنگ جاری و بحران انسانی در غزه از اسرائیل فراخوانده است. علاوه بر این، اردن همچنین اقداماتی را برای مقابله با نیروهای حامی محور مقاومت انجام داده تا از ورود آنها به قلمرو خود جلوگیری کند.
در ۴ ژانویه ۲۰۲۴، نیروی هوایی اردن یک حمله هوایی در داخل سوریه علیه مواضع نیروهای نزدیک به محور مقاومت انجام داد. ارتش پس از درگیریهای طولانی با دهها نفر که قصد ورود از سوریه به اردن را داشتند، سختگیریها در مرز با سوریه را افزایش داد. واشنگتن نیز حدود یک میلیارد دلار کمک نظامی به اردن برای ایجاد یک دیوار مرزی از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ ارائه کرده است. از سوی دیگر مصر بهعنوان کشوری که نقش میانجیگری بین حماس و اسرائیل را ایفا کرده تلاش میکند برای حلوفصل درگیری از طریق روشهای صلحآمیز اقدام کند. دولت مصر علاقهمند به پایاندادن به جنگ جاری از طریق اقدامات صلحآمیز است؛ زیرا اثرات مستقیم “سرریز” درگیری و خشونت را که در مرزهای آن با غزه در حال شکلگیری است، به این کشور وارد خواهد شد. بااینحال، این ابتکار تا کنون هیچ نتیجه مثبتی نداشته است.
تشدید بحران در ژئوپلیتیک غرب آسیا
جنگ حماس و اسرائیل تنشهای ژئوپلیتیکی در منطقه را تشدید کرده است. هر چه جنگ در غزه طولانیتر شود، پتانسیل عواقب گستردهتر فراتر از مرزهای اسرائیل یا فلسطین بیشتر است. ادامه عملیات اسرائیل در غزه چشمانداز مشارکت گستردهتر بازیگران منطقهای را که تهدیدی برای ثبات ژئوپلیتیک در منطقه هستند، افزایش میدهد. این جنگ روند عادیسازی روابط بین کشورهای عربی و اسرائیل را به حالت تعلیق درآورده و احتمال درگیریهای خشونتآمیز از طریق جنگهای نیابتی را افزایش داده است. ناظران سیاسی میگویند در چنین پر تنشی گروههای تروریستی و دزدان دریایی در منطقه فعال میشوند و از جو پرتنش استفاده میکنند. علاوه بر این، این جنگ دامنه مانور دیپلماتیک چین و روسیه در منطقه را به دلیل حمایت از تشکیل کشور فلسطین و سرخوردگی فزاینده اعراب علیه کشورهای غربی از جمله ایالات متحده افزایش داده است. درگیری غرب آسیا پیامدهای جهانی دارد و همراه با جنگ اوکراین و تنشها در هند و اقیانوس آرام، ترکیبی بیثبات است که صلح و امنیت جهانی را تهدید میکند.
منبع: خبرآنلاین