معماری اسلامی درخشش مفاهیم آسمانی در رعایت حرمت انسانهاست. تاثیر قرآن در این معماری با تاثیر ادیان دیگر نظیر بودا و هندو، که دستورات مستقیم برای ساخت مکانهای مقدس خود را دارند متفاوت است. تجلی آیه حجاب در سوره نساء و تفسیر آن بخشی از تاثیر عمیق آیات الهی در معماری ایرانی و اسلامی است.
سیدمهدی نعمتی (کارشناسی ارشد نساجی و راهنمای توریسم در خانههای سنتی کاشان) و همکار خود ملیحه سادات حمصی (کارشناسی ارشد جغرافیا) در مقالهای با عنوان «اثر حجاب بر معماری اسلامی» به این موضوع میپردازد که در معماری اسلامی آداب و رسوم و اصول مختلفی وجود دارد. این اصول در همه جا به صورت کم و زیاد اعمال شده، به طوریکه اعمال این اصول ضمن نگرش به هنر مردمان سرزمینهای اسلامی، مکتبهای پنج گانه متداول دنیای اسلام را به وجود آورده است.
مکتب حجاب در معماری
به زعم این پژوهشگران یکی ازاصول معماری اسلامی، حجاب است که اسلام بر حفظ و رعایت آن توصیه اکید نموده است و مسئله حریم، حجاب و صیانت از محرمیت زنان یکی از اصول مهم معماری ایرانی و اسلامی در خلق فضای معماری بوده است.
در این پژوهش آمده است که واژه حریم در لغت به معنی پیرامون، گرداگرد و مکانی که حمایت و دفاع از آن واجب است معنی شده است. حریم مرز ایجاد میکند، ولی فقط هدف، جدایی نیست. از طرفی مراعات اصل حجاب در سطوح مختلف معماری ایرانی بطور کامل لحاظ شده است. چنانچه در طراحی و ساخت بناها به حجاب دیداری، حجاب صوتی و حجاب رفتاری توجه ویژه شده است.
معماری ایرانی و اسلامی
این پژوهشگران توضیح میدهند که برای رعایت قانون الهی و ایجاد امنیت زنان به لحاظ محرمیت و حجاب، بنا طوری ساخته میشد که هیچ غریبهای نمیتوانست تا قلب آنرا رویت کند. زن در درون اندرونی یک بنا، دارای امنیت خاطر بود و وجود محرمیت و حریم در بین محرم و نامحرم با طراحی ویژه معماری کاملاً قابل تعریف و قابل لمس بود.
این نویسندگان در این پژوهش مینویسند: در حوزههای رفتاری نیز طراحی فضا در معماری ایرانی به گونهای انجام میشد که بخشهای مختلف و خاص به لحاظ حفظ حریم و حجاب کاملاً تفکیک میشدند.
از سویی دیگر باید پذیرفت که معماری اسلامی همواره آمیخته با اصل حفظ حریم و حجاب بوده است و این مسئله ناشی از فرآیند دین و مذهب حاکم بر زندگانی مردم و همچنین باورهای دینی و نوع نگرش تعصباتی به مسئله محارم و زن در گذشته بوده است. چیزی که امروزه معماری ایرانی و اسلامی از آن رنج میبرد و تولید اثر معماری تقریباً چنین اصلی را فراموش کرده است.
درونگرایی و معماری ایرانی
در ادامه این مقاله آمده است که یکی از باورهای مردم ایران، زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونهای معماری ایرانی و اسلامی را درون گرا ساخته است. معماران ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا میکردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند میداد.
به زعم این پژوهشگران این خانهها دارای دو سکو بود و درها دارای دو کوبه جدا ویژه مردان و زنان. دو دالان یکی از بخش بیرونی و دیگری از بخش اندرونی خانه به هشتی راه داشتند. اندرونیجایگاه زندگی خانواده بوده و بیگانگان بدان راه نداشتند. بیرونی، ویژه مهمانان و بیگانگان بود که جداگانه پذیرایی میشدند و گاهی مهمانان در بالاخانه (اتاق روی هشتی) که به اندرونی نزدیک بود پذیرایی میشدند.
در این پژوهش آمده است که درون گرایی مفهومی است که به صورت یک اصل در معماری ایران وجود داشته و با حضوری آشکار، به صورتهای متنوع، قابل درک و مشاهده است.
به طور اعم و بر اساس تفکر شرقی و در سرزمینهای اسلامی؛ جوهر فضا در باطن است و حیاط درونی، به وجود آورنده اساس فضا است.
معماری شرقی و معماری غربی
این پژوهشگران در ادامه به این موضوع اشاره میکنند که اصولاً انسان میل دارد پوشیده باشد و بیشتر این اصل از حالت شرقی بودن مردمان این مرز و بوم نشأت گرفته است. انسان در اثر رعایت حجاب، وقتی به مجموعه شهرها و ابنیه کسانی که در آنجا زندگی میکنند و به حجاب اعتقاد دارند نگاه میکند، این اعتقاد را در خود کالبد شهر هم ملاحظه مینماید؛ مثلاً اگر کوچههای یزد و کاشان را ببینید، هر کدام از این خانهها به مثابه یک انسان خودش را در حجابی پوشاندهاند، مثل مردان که خود را در عبا و لباده و زنها خودشان را در چادر میپوشانند.
در ادامه پژوهش به این موضوع اشاره شده است که وقتی وارد بنا میشویم، آنگاه آن زیباییها جلوهگر میشود. معماری غربی مثل انسان غربی یک نوع تحرک ظاهری را دارد؛ یعنی شما وقتی به یک معماری غربی مینگرید، میبینید در ظاهر متحرک است؛ یعنی شما را به حرکت بصری و بیرونی دعوت میکند، ولی معماری اسلامی این حرکت را در درون خود دارد.
این پژوهشگران بیان میکنند که معماری اسلامی هم یک معماری قهرمانی است که حرکت هم دارد، منتها در درون. سکوت و آرامشی در بیرون دارد، ولی درونش پر از غوغاست که در بیرون انعکاسی ندارد. این همان است که وقتی مؤمن به عمق خود فرو میرود، قلبش هم به سکون گرایش پیدا میکند. به هر میزانی که معمار این دریافت باطنی را پیدا میکند، انعکاسش در اثر معماریاش هم به حدی میرسد که انسان احساس میکند و مسلم است در فضای معماری حاضر شده احساس آرامش و راحتی وجود دارد.
معماری امروز
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که معماری خانههای امروز تلاش کمی برای ایجاد خلوت مینماید. ما امروز درون خود خانه نیز از تصور نگاههایی که به آسانی از خانههای روبرو به عمق خانه هایمان نفوذ میکند، در امان نیستیم و مجبوریم همان تنها روزنهای را که میتواند منظرگاه قابی از آسمان باشد، بپوشانیم. امروزه در خانههای خود به خاطر نازکی دیوارها و نبودن حد فاصلی میان حریم خانه ها، دائم باید بشنویم و به روی خود نیاوریم.
دراین پژوهش آمده است که امروزه ما به علت عدم محرمیت کمترین بهره را از فضاهای باز و نیمه باز داریم و بسیاری از مواقع شاهد آن هستیم که همین حداقل موجود هم به علت شریک شدن با همسایگانی که خود غریبه هستند و نیز اشراف خانههای دیگر، قابلیت استفادههایی که حیاط خانههای قدیم داشت را ندارد. در خود خانه نیز تنگی فضا در بسیاری از موارد باعث تلفیق فضاهای خصوصی و عمومی شده و مشکلاتی را در هنگام ورود میهمان به خانه ایجاد مینماید؛ تا حدی که میهمان پذیری که یکی از خصلتهای اصیل خانوادههای ایرانی است نیز به دلیل همین مشکلات کم رنگ شده است.
این پژوهش توضیح میدهد بیشترین مشکلات عدم رعایت حریم در خانهها البته در مورد بانوان است که خانه برایشان عرصهی کار و زندگی است و بیشترین نیاز را به داشتن آزادی عمل در حین پوشیدگی از انظار نامحرمان دارند.
این پژوهشگران در نهایت اینگونه جمعبندی میکنند که با توجه به مطالب ارائه شده میبینیم این مشکل در خانههای سنتی از طریق وجود هشتی در ورودی خانه ها، جداسازی عرصههای خصوصی و عمومی، وجود حیاط مرکزی و باز شدن روزنهها به حیاط خصوصی به جای معبر عمومی، و در نهایت عدم ارتفاع گیری نامتجانس بناها نسبت به یکدیگر حل شده است.
منبع: آنا