شاید کمتر کسی باشد که با این مراسم آشنایی نداشته باشد، اما آیا آن چه که امروز از آن به عنوان چهارشنبه سوری یاد می شود، مطابق با آیین باستان ایران است؟
قبل از اینکه چهارشنبه سوری به این شکل به فشفشهوترقه بازی تبدیل شود، این مراسم به شکلی دیگری برگزار میشد. در این روز، اعضای خانواده و دوستان به هم میپیوستند، خوراکیهای خاص چهارشنبه سوری را میخوردند و از روی آتش میپریدند.
این مراسم یک جشن باستانی بوده که پیش از نوروز برگزار میشد. تا برای دفع بلا و برآورده شدن آرزوها باشد. ایرانیان آخرین سهشنبه سال را با افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال جشن نوروز میروند.
سنت اصلی در تاریخچه و آداب و رسوم جشن چهارشنبه سوری به برپایی آتش و خواندن شعر “زردی من از تو، سرخی تو از من” هنگام پریدن از روی آتش بوده است.
این شعر یک دعاست که ایرانیان از دوران باستان برای آتش میخواندند، آرزو میکردند تا بیماریها و نگرانیهای سال گذشته را پشت سر بگذارند. تا سال جدید را با شادی و شادابی شروع کنند. چهارشنبه سوری همچنین نخستین پایکوبی برای پیشواز بهار شمرده میشود.
ریشه کلمه
واژهٔ “چهارشنبهسوری” از دو واژهٔ “چهارشنبه” (نام یکی از روزهای هفته) و “سوری” (که در زبان کُردی و پشتو و چند زبان دیگر با ریشه ایرانی به معنی “سرخ” است) ساخته شده. و اشاره به “سرخی آتش” دارد.
آتش یکی از موضوعات اساسی در اساطیر ایران است. این عنصر گرمابخش و روشنی افروز در میان همهی اقوام ایران اهمیت ویژهای داشته است، به طوری که آیینهای ستایشی و جشنهای بسیاری برپا میکردند. پاکی آتش در باور ایرانیان باستان نشان از ارزش و جایگاه این عنصر در زندگی آنها بوده است
مقدمات چهارشنبه سوری در ایران باستان
در روزهای پیش از چهارشنبه سوری، مردم به سوی کوه و بیابان میرفتند، هیزمها را جمعآوری میکردند و قبل از غروب، آنها را در حیاط خانه، میدان شهر یا کوچه به دستههای فرد (معمولا هفت دسته) با فاصلهای از هم میچیدند.
بعد از غروب، آتش برمیافروختند و از روی آن میپریدند، اما هیچکس نباید آتش را فوت میکرد و همه از روی آتش میپریدند.
برای خاموش کردن آتش، آن را به حال خود رها میکردند تا خاموش شود یا اگر لازم بود روی آن آب میریختند.
آیین های چهارشنبه سوری
این جشن از چندین رسم کوچک و بزرگ شکل گرفته است که عبارت اند از:
۱ :کوزهشکنی
در اکثر شهرهای ایران، پس از پریدن از روی آتش، کوزهها شکسته میشدند. اصل این آیین احتمالاً از اعتقاد به انتقال بدیمنی از اهالی خانه به داخل کوزه ناشی میشود و شکستن کوزه این بدیمنی را از بین میبرد.
همچنین، ظروف سفالی بدون لعاب به سرعت کثیف و آلوده میشدند و امکان شستشو یا پاککردن آنها وجود نداشت، بنابراین تنها راه حل آن شکستن آنها بود.
از سوی دیگر، این کار باعث افزایش تقاضا برای خرید کوزههای تازه میشد و رونق کار استادکاران کوزهگر را تقویت و از کاهش بازار و بیکاری جلوگیری میکرد.
۲ :قاشقزنی
در این رسم، جوانان اعم از دختران و پسران، با کشیدن تکه پارچه روی صورتشان، تلاش میکردند که شناخته نشوند و به خانههای اقوام و همسایگانشان میرفتند.
صاحبخانه از صدای قاشقهایی که به کاسهها میزنند، متوجه آنها میشد. و در آنها آجیل چهارشنبهسوری، شیرینی، شکلات، آش، نقل و پول میریخت.
۳ :آجیل مشکلگشا
در گذشته، پس از پایان آتشافروزی، افراد خانواده دور هم جمع شده و آخرین ذخیرهی دانههای نباتی را روی آتش با نمک بو میدادند و میخوردند.
این دانهها ممکن بود شامل تخمهی هندوانه، گندم، فندق، تخمهی کدو، پسته، تخمهی خربزه، بادام، نخود و شاهدانه باشند. آنها اعتقاد داشتند که هر کسی که از این آجیل بخورد، خلق و خوی بهتری پیدا میکند و کینه و حسد از او دور میشود.
۴ : شال اندازی
در روستاها و شهرها رواج داشته است و امروزه هم در شهرها و روستاهای همدان، زنجان و برخی نقاط دیگر اجرا میشود.
در این رسم جوانان با گره زدن چندین دستمال حریر و ابریشمی طناب بلندی میسازند و از راه پلکان به پشت بام میروند؛ آن را از روزنه دودکش وارد منزل میکنند و خودشان سر دیگرش را در بالای بام به دست میگیرند.
بعد با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه خودشان میکنند. صاحبخانهها به محض مشاهده طناب رنگین، چیزی را که قبلاً آماده کرده بودند در گوشه شال میریزند و گره میزنند.
بعد از این، با یک تکان ملایم طرف مقابل را آگاه میکنند که هدیه سوریشان حاضر است. آنگاه شالانداز شال را بالا میکشد.
چیزی که صاحباخانه در شال ریخته است .هدیه چهارشنبه سوری وهم فال است.
اگر هدیه نان باشد نشانهی نعمت و اگر شیرینی باشد نشانه شیرین کامی و شادمانی است.
انار نشانه کثرت اولاد در آینده، گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواریها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و سکه نقره نشانه سپیدبختی است.
در بعضی مناطق، نوعی خواستگاری غیر مستقیم هم وجود داشته است. به این صورت که در این مراسم پسری که قصد داشت با دختری ازدواج کند با این روش پاسخ را از دختر میگرفت.
۵ : شاهنامهخوانی
خواندن شاهنامه و قصهگویی به دور آتش، یکی از آداب و رسوم چهارشنبه سوری است که گاهی در شبهای چهارشنبه سوری توسط بزرگان خانواده اجرا میشد. همچنین افرادی که در هنر موسیقی ماهر بودند، معمولاً با سازهایشان هنرنمایی میکردند و اشعاری در وصف سال جدید و آمدن بهار میخواندند.
این رسم، که در جشنهای دیگری نیز همچون آیین شب یلدا انجام میپذیرد، بخشی جداییناپذیر از مراسمهای باستانی ایران است.
۶ : روشن کردن آتش
یکی از زیباترین و شاید قدیمترین رسوم و آداب چهارشنبه سوری، آتش افروختن، پریدن از آتش و شادی کردن در کنار آتش است. در تمام ایران، شب چهارشنبه سوری، افراد به دور یک آتش جمع میشوند.
زن و مرد، پیر و جوان، در سحن خانه یا میدانهای عمومی و بر سر چهارسوها و چهار راههای شهر و روستا و از آتشهای افروخته یکی پس از دیگری پرش میکنند و درهر بارمیگویند: “زردی من از تو، سرخی تو از من.” یعنی، زردی بیماری و ناتوانی را از من برطرف کن و سرخی و شادابی و تندرستی خود را به من بده.
پس از خاموش شدن آتش، خاکستر آن را جمع میکنند و در سر چهارراه یا در آب روان میریزند. در بازگشت به خانه، در خانه میکوبند و به ساکنان خانه میگویند که از عروسی میآیند و تندرستی و شادی برای خانواده آوردهاند. در این هنگام، اهالی خانه در را به رویش میگشایند.
او به این ترتیب، همراه خود تندرستی و شادی را برای یک سال به درون خانه خود میبرد.
ایرانیان عقیده دارند که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار، فضای خانه را از موجودات زیانکار پالایند و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک میسازند. برای جلوگیری از آلودگی آتش، خاکستر آن را در سر چهار راه یا در آب روان میریزند تا باد یا آب آن را با خود ببرد.
۷ :فالگوشی و گرهگشایی
فالگوش ایستادن یکی از آداب و رسوم چهارشنبه سوری است که در آن دختران جوان نیت میکنند و پشت دیوار میایستند و به سخن رهگذران گوش میدهند و با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را میگیرند.
۸ :آش چهارشنبه سوری
خانواده هایی که بیمار در خانه داشتند یا اینکه حاجتی داشتند برای برآمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می کردند و در شب چهارشنبه آخر سال “آش ابودردا” یا “آش بیمار” و آش های سنتی هر شهرمثل ”آش گزنه” می پختند و آن را اندکی به بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند.
۹ :تقسیم آجیل چهارشنبه سوری
زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفت مغز به نام “آجیل چهارشنبه سوری” می خریدند و پاک می کردند و میان خویش و آشنا پخش می کردند و می خورند. به هنگام پاک کردن آجیل، قصه مخصوص آجیل چهارشنبه، معروف به قصه خارکن را نقل می کردند. امروزه، آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذرانه اش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است.
امروزه، مواد منفجره و ترقهها جای تمام این رسومات زیبا را گرفتهاند. در شبی که همه باید خوشحال در کنار هم باشند، عدهای زیادی از هموطنان عزیزمان در بیمارستان بستری میشوند و خاطرات تلخی از این شب در ذهن خود و خانوادهشان رقم میخورد.
چهارشنبه سوری به شکل سنتی آن و به تنهایی خطری ندارد، اما این رسم طی زمان تغییر یافته و از مواد محترقه در آن استفاده میشود که این جشن باستانی را خطرناک کرده است.
از اینرو، تشخیص اینکه آیا باید به استقبال هیجانات چهارشنبه سوری برویم یا خیر، برعهده خود افراد است و مشاهده میکنیم که در سالهای اخیر، تلفات چهارشنبه سوری به دلیل آگاهی بیشتر جوانان، کاهش یافته است.
در هر صورت، برگزاری جشنهای باستانی در صورتی که به همان نشاط و شادابی سابق خود انجام گیرد، زیبایی خود را دارد، در غیر این صورت به عنوان یک جشن تحریف شده محسوب میشود.